پاسخ به سئوالات از 2024 به بعد

 پاسخ به سئوالات شما
Answer to your Questions

 سئوالات شما و پاسخ های مربوطه


 سوالات سالهای ۲۰۱۸  تا پایان ۲۰۲۳ کلیک کنید


۲۰۲۴


   12.05.2024    بیست و سوم اردیبهشت ۲۵۸۳مصادف با

                                                                                      پاسخ به سوالاتی که رو در رو عنوان شده اند.س


 

چکیده سوال اول:

ش ....... حال با این مقدمه می خواهم بدون پرده پوشی و محافظه کاری و با شفافیت، نظر خود را در مورد شاهزاده رضا پهلوی عنوان کنید؟ش

 

پاسخ:ش

با سپاس از طرح این سوال. س

بطور خلاصه و به درخواست شما، بطور شفاف بگویم که اگر منظور شما نقش ایشان در زمینه سیاست است باید بگویم، من با همه نخبگان سیاسی موافق هستم و معتقدم فرد دیگری در حد ایشان وجود ندارد. وقتی به افق ژئوپلیتیک ایران می نگرم شخص دیگری را حتی در دوردست ها نمی بینم که بتواند ده درصد شانس و امکانات ایشان را داشته باشد. به سه دلیل:ش


دلیل اول: س

شاهزاده از یک کارنامه سیاسی و اجتماعی خانوادگی بسیار معتبر و درخشان برخوردار است. ش

دلیل دوم : س

ایشان دارای یک شخصیت متعادل و دمکراتیک است و این امر ضمن آنکه باعث جذب حداکثری ریزشی های حکومت فعلی می شود، آمادگی همکاری با چپ های متعادل را نیز دارد.ش

دلیل سوم آنکه: س

همانطور که می دانید پژوهشکده چند سال است که با ارائه اسناد و آرگومنت های مناسب و منطقی در مقالات متعدد، سعی کرده است یک ملی گرایی و هویت طلبی ملی گرایانه متعادل که نه چپ می باشد و نه راست، اما برخی از خصلتهای مثبت هر دو قطب را در خود دارد را جا بیاندازد. زیرا ما معتقدیم این نوع جهان بینی در آینده زمین به یک گلوبالیسم مثبت، برخلاف گلوبالیسم چپ تندروی کنونی، تبدیل خواهد شد. از آنجا که به نظر می آید شاهزاده پهلوی بطور طبیعی دارای این خصوصیات     می باشد، در حال حاضر بهترین گزینه برای کمک به ایجاد چنین فضایی در سیاست ایران و شاید بعدها در جهان است. ش

در اینجا لازم می دانم به این امر اشاره ای کوتاه داشته باشم که هم رضا شاه و هم محمدرضا شاه و همینطور شهبانو فرح نیز شخصیتن افرادی متعادل و ملی گرا بودند و اگر حکومت پهلوی ادامه می یافت، امروز قطعن به یک دمکراسی سکولار دست یافته بودیم. ش

 

چکیده سوال دوم:ش

شما در مطالب و مقالات سیاسی خود از افرادی که در این یا آن تلویزیون خارج کشور ظاهر می شوند، به عنوان افراد خود شیفته و هوچی گر و خودستا نام برده اید. حال شاهد این هستیم که شاهزاده دائمن در شبکه های تلویزیونی بین المللی ظاهر     می شوند و گفتگو می کنند. آیا در مورد ایشان هم همین نظر را دارید و ایشان را هم در آن ردیف جای می دهید؟ش

 

پاسخ:ش

ببینید مطرح نمودن این سوال از طرف یک فرد تحصیل کرده و منطقی مانند شما بعید است. زیرا این دو مسئله، کاملن متفاوت هستند. ایشان از طرف ایرانیان بسیار زیادی وکالت دارند تا با جهان در مورد وضعیت ایران و ایرانیان به گفتگو بپردازند. در نتیجه، این عمل در واقع یک انجام وظیفه ملی و تاریخی محسوب می شود. ش

دوم آنکه همان افراد مورد نظر شما را هم، من با آن کلماتی که فرمودید یاد نکرده ام. اگر به مطالب من در آن مورد رجوع کنید خودتان متوجه اشتباه سهوی خود خواهید شد. در آنجا منظور من تأکید بر عمل گرایی بوده است و دیگر آنکه هر کس که از نظام جدا می شود را نباید به چشم یک پروژه حکومتی بررسی نمود. در میان بدنه نظام، شکاف های بسیار عظیم و جدی وجود دارد و باید از این رویداد، حداکثر بهره برداری را برای ایجاد یک جبهه متحد نمود و اکثریت را جذب کرد. زیرا پول، قدرت و نفوذ در دستگاه های اطلاعاتی در دست همین افراد است. با این حال باید مراقب نیرنگ های احتمالی هم بود، اما این امر به مفهوم آن نیست که امکان مذاکره و گفتگو مسدود بماند. ش

همانطور که در بسیاری از مقالات سیاسی خود عنوان داشته ام، بدون کمک این ریزشی ها که ممکن است بعضن دین گرا هم باشند، گذار به دمکراسی غیر ممکن و یا بسیار بسیار پر هزینه و احتمالن خونین خواهد بود. علاوه بر آن، اگر مایل هستید یک دمکراسی حقیقی ایجاد کنید، باید بدانید، صرف آنکه شخصی در بسیج یا سپاه بوده و یا معمم است، وی را در مقابل هیچ اتهامی قرار نمی دهد، مگر آنکه شاکی خصوصی وجود داشته باشد که در آن صورت تنها محل رسمی و قانونی رسیدگی به این امر، دادگاه های دمکراتیک مستقل می باشند. این را من به شما می گویم که هرگز نه بسیجی بوده ام نه سپاهی نه معمم و نه حتی مذهبی.ش

ضمنن نگران آدمکش ها و قاتلین جوانان ما نباشید، زیرا هم اکنون برخی از همان اطلاعاتی ها لیست های بلند بالایی از این اشخاص را در اختیار دارند و در همان ساعات اول بعد از فروپاشی، آنها را دستگیر خواهند کرد و تحویل دادگاه های دمکراتیک خواهند داد. آنها این اقدام را برای حفاظت از موقعیت جدید خود انجام خواهند داد. ش

در هر حال یک سیاستمدار قابل و پخته، باید بتواند یک رابطه قوی و منطقی با چنین افرادی در دل نظام ایجاد کند و به آنها تضمین های لازم را بدهد تا گذار با هزینه کم امکان پذیر شود. من معتقدم شاهزاده پهلوی چنین پتانسیلی را در خود دارد. ش

 

چکیده سوال سوم:ش

ش .... راستش با مطالعه مقالات شما در مورد نقطه نظرات شما در مورد چپ ها کمی دچار سردرگمی شده ام. بطور خلاصه آیا شما با اینها موافقید یا خیر؟ش

 

پاسخ:ش

پاسخ مبسوط به این سوال یقینن به یک کتاب قطور تبدیل خواهد شد. اما فکر می کنم در همان مقالات مورد استناد شما، کامل به این امر پرداخته باشم.ش

ببینید، اینکه نظر من در این مورد چیست از اهمیت چندانی برخوردار نیست، بلکه سوال این است که آیا شما بدنبال یک دمکراسی واقعی هستید یا خیر. زیرا چپ گرایی یک حقیقت موجود است که شما نمی توانید آن را انکار کنید. از طرف دیگر شما   می خواهید در ایران یک سیستم دمکراتیک، پادشاهی و یا جمهوری، ایجاد کنید. حال سوال این است که شما می خواهید با آنها، یا مذهبیون، آتئیست ها و یک دو جین از فرقه ها و آئین ها چه بکنید؟ پاسخ آن است که همه صاحبان این تفکرات باید آزاد باشند که بدون ترس و لکنت زبان در مورد اعتقادات خود بگویند و حتی تبلیغ کنند. در این میان اگر به کسی تهمتی زده شد و یا حقوق قانونی افرادی خدشه دار شد باید در یک دادگاه بی طرف دمکراتیک به آن رسیدگی شود. اتفاقن همین امر آزادی ابراز عقیده، باعث شکوفایی اذهان و رشد اندیشه می شود، زیرا وقتی شما یک نیروی قوی در مقابل خود دارید که قانون به شما اجازه حذف آنها را نمی دهد، مجبور به تحقیق و پژوهش می شوید و این سر آغاز و یا تداوم قدرتمند شدن فکر و اندیشه است. ضمن آنکه تک صدایی باعث رشد مجیزگویان بی مایه ای می شود که برای گرفتن ماهی از آب گل آلود استبداد، خود را به شکل دلخواه مستبد خون ریز درآورده به افراط و خشکه گرایی گرویده، فجایع زیادی را رقم خواهند زد. این همان پروسه ای   می باشد که در حال حاظر در ایران در جریان است.ش

 

سوال چهارم:ش

جدیدن آقایی از اصلاح طلبان بریده از نظام به خارج آمده اند و به نوعی خواستار اتحاد این جماعت با شاهزاده شده اند. نظر شما در این مورد چیست؟ش


پاسخ:ش

به عقیده من این یک موقعیت بسیار استثنایی در ایجاد یک جبهه متحد درون و بیرون از ایران است. به هر حال اگر آن آقای محترم، اختیاراتی از طرف اصلاح طلبان سرخورده و جدا شده از نظام نداشت، مبادرت به انجام این امر نمی نمود، زیرا در هر حال این شخص نه بچه است و نه متوهم. زیرا سال های طولانی در بدنه نظام بوده و از مطالبی باخبر است که من و شما از آن بی خبر می باشیم. در هر حال یک گفتگو در پشت دوربین های خبرنگاران با ایشان، اگر نتیجه دل خواهی در پی نداشته باشد، ضرری را هم متوجه شاهزاده نخواهد کرد. من معتقدم در چنین مواردی باید ضمن رعایت احتیاط، خوشبینی پیشه نمود. ش

 

من از شما برای پاسخ به سوالات بنده متشکرم

من نیز ضمن آرزوی موفقیت برای شما و خانواده، از مطرح نمودن این سوالات بی پرده سپاسگزارم.ش

فرامرز تابش


 04.02.2024 
                                                                                       سوال

  با عرض درود و ادب چند سوال مطرح است که میل دارم نظر شما را در رابطه با این موارد بدانم. با سپاس

س ۱- شما در طی سال گذشته در پاسخ به چند سوال در مورد فرقه گرایی، آن را آفت اندیشه و خرد نامیدید و آن را رد نمودید. اما آیا مقالات شما در مورد استاد الهی و عقاید ایشان تبلیغات محسوب نمی شود؟ که در اینصورت این امر نیز یک اقدام فرقه گرایانه تلقی می شود.س

س ۲- اگر ما هر چیز را از خدا بدانیم، آنطور که در آثار استاد الهی بر آن تأکید شده است، با این حساب شما نباید به دمکراسی که به مفهوم مردم سالاری می باشد معتقد باشید و در آن صورت به رای مردم نیز اعتقادی ندارید. این دو مقوله متضاد را چگونه باهم جمع می کنید؟

س ۳- آیا مقوله نظم نوین جهان آنطور که شما در مورد آن نوشته اید تا چه اندازه مطابق با آن نظم نوینی می باشد که در سطح جهانی از آن صحبت می شود؟ و یا آنکه اصولن ما در مورد دو مقوله کاملن متفاوت صحبت می کنیم؟
      



پاسخ
 
با درود و سپاس از ارسال سوالات فوق

پاسخ به سوال اول:
س
ببینید، افکار و کشفیات استاد الهی، که در واقع دستاوردهای ایشان در ارتباط با جهان هستی  می باشند، یک جهانبینی کامل و بی نقص را ارائه می دهند. این جهانبینی، گزارشی کامل از همه کنش و واکنش های حتی ماقبل بیگ بنگ یا همان انفجار بزرگ تا نحوه دقیق ایجاد جهان هستی از جمله نوع انسان را در اختیار ما می گذارد. از طرف دیگر همه آنچه در ارتباط با موجودات سیاره زمین مورد بحث است، اعم از ارتباطات فیزیولوژیک در بعد مادی و کوانتمی در سطح روحی را نیز توضیح داده و دلیل ایجاد همه انواع و به ویژه نوع انسان را شرح می دهد.
س
این در حالی است که یک فرقه، لازم نیست به همه آنچه گفته شد مسلط باشد. یک فرقه در نهایت همه آنچه جسته و گریخته از عرفای پیشین در دست است را جمع آوری کرده و به مریدان خود تحویل می دهد. یک فرقه بیشتر جنبه اعتقادی دارد و بر ایمان مریدان تمرکز می کند.
س
بنابراین راه استاد یک جهانبینی کامل می باشد که حتی آینده نوع بشر را نیز زیر نظر دارد و برای آن برنامه تهیه نموده است که همه انواع تفکرات و همه عقاید را در بر می گیرد. این کاری است که از عهده یک فرقه یا آیین یا حتی یک دین بر نمی آید.
س
آنچه ما در پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان انجام می دهیم، در واقع معرفی جزء به جزء دستاوردهای ایشان در همه زمینه های تفکراتی می باشد و به هیچ عنوان نمی توان آن را تبلیغات تلقی نمود. زیرا:
س

تبلیغات فرقه ای به منظور جمع آوری کمک مالی و همینطور یارگیری برای آن فرقه، آیین، مذهب و دین است. کاری که ما هرگز مبادرت به انجام آن ننموده ایم.س


پاسخ به سوال دوم:س
درست است که در آثار استاد بر خواست خدا تأکید شده است اما در جای جای آثار ایشان تأکید اصلی بر آن است که نوع انسان باید در هر موردی، نهایت تلاش خود را مبذول کند و تنها پس از آن است که می تواند و باید نتیجه را به خواست مبدا اصلی خلقت واگذار کند.
س
اصولن استاد الهی مسائل مادی را در یک مجموعه مجزا از متافیزیک بررسی می کنند. این بدان معناست که آموزش های ایشان تأکید بر کار، کوشش، فعالیت و کنش در جامعه دارد. ایشان ترک دنیا کردن و گوشه تنهایی و عزلت گزیدن را به شدت رد می کنند، زیرا معتقد هستند که انسان برای تکمیل پروسه سیرکمال روحی خود به جهان خاکی مانند سیاره زمین می آید. از اینرو لازم است یک موجود اجتماعی باشد و در فعالیتهای اجتماعی شرکت کند.
س
استاد معتقد هستند که اثری منحصربفرد از خدا در هر یک از ما انسانها وجود دارد، بنابراین اگر کسی بتواند در یک رأی گیری عادلانه و بدون تقلب، آنطور که در جوامع غربی در جریان است، اکثریت آرا را بدست آورد توانسته است اکثریت توجه خدای واقعی (نه خیالی و توهمی) را بخود جلب نماید. با این حساب ما به حقوق بشر و سیستم رأی گیری منصفانه و بدون تقلب اعتقاد داریم.
س


پاسخ به سوال سوم:س
آن نظم نوینی که ابتدا در میان نخبگان آمریکایی عنوان شد و به سرعت به اروپا و دیگر نقاط جهان هم سرایت نمود، بیشتر، مرزبندی های جغرافیایی و سهم بندی های سیاسی را مد نظر دارد. حال آنکه منظور ما از نظم نوین، قوانینی می باشد که برای جهان آینده و نوع انسان در نظر گرفته شده است. آنطور که من از آثار استاد الهی درک می کنم، همه افراد بشر بدون در نظر گرفتن قومیت، ملیت، نژاد و جنسیت و اعتقادات سیاسی، عقاید خداباوانه و یا خداناباورانه، از آن سود خواهند برد و ضمنن در اجرائی شدن آن قوانین همه نخبگان جهان سهم خواهند داشت. البته منکر این امر نیستم که امکان دارد برخی از مرزها در گوشه و کنار جهان تغییر یابند. با این حال حتی این امر نیز از پیش تعیین شده است و هرج و مرج آمیز نیست.
س

 

با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش

11.01.2024 
                                                                               سوال
با درود
در مقاله مانیفست پاتریوتیسم متعادل ایرانی، شما در مورد تشکیل گروه ها و حزب های ملی گرا مطالبی را عنوان کرده اید و بر لزوم تهیه مانیفست پاتریوتیسم صحه گذاشته اید. حال آنکه این جماعت، گروهی پراکنده هستند که حتی با یکدیگر در تضاد هم می باشند، چه رسد به آنکه بخواهند متحد شوند و آن راه درازی را که شما فرموده اید طی کنند. من فکر می کنم ملی گرایان هرگز قادر به تشکیل یک حزب بزرگ نخواهند شد. با سپاس از زحمات شما

پاسخ
با درود
به عقیده من صحنه سیاست ایران آنطور که شما ترسیم نموده اید نیست، زیرا آنطور که در سوشیال مدیا قابل مشاهده است، هم اکنون چندین سازمان ملی گرا تشکیل شده اند و بخوبی مشغول بکار هستند. احتمالن آنچه نظر شما را جلب کرده است عده ای هوچی گر و پر سرو صدا هستند که عمده آنها به دستگاه های اطلاعاتی داخل کشور وصل می باشند.
س
آنکه فرموده اید: "ملی گرایان هرگز قادر به تشکیل یک حزب بزرگ نخواهند شد." نیز به عقیده من نظر درستی نیست، ضمن آنکه یک فرد عاقلی مثل شما باید بداند که در چنین مواردی هیچ گونه قطعیتی وجود ندارد. این امر به فکت های زیادی وابسته است.
س
اگر بخواهید دلیل کندروی ملی گرایان را از زاویه دید من بدانید، می توانم در اینجا مختصرن به چند مورد اساسی آن اشاره کنم:س

س - برخی از ایرانیان  خارج از کشور به ویروس "خود بالاتر پنداری" دچار هستند. از اینرو طبق قانون "دفع متقابل دو قطب همنام"، جذب یکدیگر نمی شوند که هیچ از یکدیگر می گریزند.س

 س- برخی دیگر، در صدد اثبات خود به عنوان نخبه سیاسی هستند، از اینرو از این سایت یا آن سایت مطالبی را جمع آوری نموده در این یا آن شبکه تلوزیونی تحت عنوان یافته های خود، عنوان می کنند. پر واضح است که چنین اشخاصی چنان مشغول توهمات یاد شده هستند که اصل مطلب یعنی تلاش برای ایجاد یک حکومت دمکراتیک و سکولار در ایران، در اولویت آنها نیست.س

س - برخی دیگر با آنکه می خواهند کاری انجام دهند نمی دانند چه باید بکنند. در این میان یا غرور بچه گانه آنها نیز مزید بر علت شده از جذب شدن آنها به گروه ها و سازمان های ملی گرا جلوگیری می کند و یا هنوز به یک سازمان جاذب، با برنامه های جالب توجه که تولید امید کند برنخورده اند.س

س - یک مانع بزرگ در به انجام رساندن کارهای تشکیلاتی، آن است که اکثر ایرانیان به کارهای تیمی که بر مبنای یک منشور خاص باشد عادت ندارند و متمایل نیستند، زیرا بخش قابل توجهی از ایرانیان، متأسفانه قانونمند نمی باشند. س
اگر سه نفر آلمانی بخواهند یک کار مشترک معمولی را انجام دهند، اولین اقدامی که به انجام می رسانند آن است که اگر در این رابطه پروتکلی در دست نباشد، خودشان آن پروتکل را تهیه و بر آن اساس مابین خودشان تقسیم کار نموده، و هر سه نفرشان نیز همه مفاد آن پروتکل را اجرا می کنند. این امر به دلیل قانون مدار بودن اروپایی ها می باشد. چیزی که فقدان آن در میان اکثر ما ایرانیان، از پیشرفت ما جلوگیری می کند.س

س - بی حالی، سستی و بی انگیزگی و عدم درکی صحیح از اوضاع  حاکم بر ایران،  از دیگر معضلاتی است که گریبانگیر برخی از ایرانیان خارج کشور شده است. س
به عقیده من لازم نیست ده ها نفر گرد هم آیند و سپس یک سازمان ملی گرا یا مشروطه خواه را تشکیل دهند. این کار با دو یا سه نفر همراه واقعی نیز امکان پذیر است، زیرا به قول معروف "یکی مرد جنگی به از صدهزار" . اگر همین سه نفر فرضی ما در این مثال، درست عمل نمایند و در کار خود صداقت داشته باشند و از خودنمایی های رایج دست بردارند، به مرور زمان، یک میدان مغناطیسی با جاذبه روزافزون را ایجاد می کنند و به تدریج همان جاذبه مغناطیسی، دیگران را نیز به طرف آنها جذب خواهد نمود. برای این منظور می توان چنین عمل نمود:س

س - همین سه نفر فرضی، حتمن باید یک مانیفست، منشور، مرام نامه و یا هرچه آن را بنامید تهیه نمایند و لازم است هر سه نفر از قوانین آن تبعیت نمایند تا هرکه در آینده به آنها می پیوندد نیز از آن تأسی نموده،  قانونمند شود.س

س - باید برنامه هایی به عنوان پیشنهاد، در مورد مسائل مختلف مربوط به ایران و پیشرفت آن سرزمین تهیه نمایند. برای مثال طرحی در مورد بیابان زدائی و یا ایجاد اشتغال و بازاریابی جهانی، ارتقاء مراکز علمی و مانند آن. حتی اگر نتیجه کارشان چندان کارشناسی شده و حرفه ای نباشد. این امر حداقل دو پیامد نیک را در پی خواهد داشت:س
         
س           الف) با این اقدام، شما  یک صحنه از آنچه در آن مورد خاص قرار است انجام شود را ترسیم می کنید و باعث ایجاد امید به آینده در ایرانیان می شوید و امید، حرکت را باعث می شود. س
س            ب)  گروه های دیگر را وادار به واکنش می کنید تا آنها نیز یا طرح شما را اصلاح نمایند و یا خود، طرحی بهتر از آنچه شما ارائه داده اید را تهیه نموده، انتشار دهند. این امر به معنای حرکت های دومینویی مثبت می باشد، یعنی یک                   رقابت سالم.  س
س - باید بطور مستمر، از طریق مدیای خودتان، برای مثال برنامه های زنده یوتیوبی، عموم را از کارهایی که انجام داده اید مطلع سازید. این عمل در صورتی که صادق بوده و حقیقتن کار کرده باشید، کاریزما و شخصیت سازمان شما را ارتقاء می بخشد و در میان مردم برای خود پایگاه و جایگاه خودتان را ایجاد خواهید نمود.س

س - بجای اقدامات عوام فریبانه به منظور جذب دیگران، سعی کنید تمرکز خود را بر برنامه نویسی برای حال و آینده ایران قرار دهید و در این راه از شماتت و سرزنش هوچی گرها نهراسید زیرا تقریبن همه آنها متعلق به سازمان های اطلاعاتی و یا ضد ملی گرایی می باشند. آنها را ندیده بگیرید. البته نقد سازنده اشخاص، یک پاسخ مناسب و درخور شأن سائل می طلبد و موضوع دیگری می باشد. س

س - در رابطه با برنامه نویسی، حتی به عنوان یک پیشنهاد برای آینده ایران، حتمن به هنرمندان در زمینه های مختلف که تعداد آنها چه در ایران و چه در خارج از آن کشور بسیار زیاد است توجه داشته باشید و با تهیه پروتکل های لازم، فعالیتهای هنری آنها را تشویق کنید و در صورت امکان، در برنامه های یوتیوبی (یا هر طریق دیگر) با آنها صحبت کنید و اجازه دهید آنها خود را مطرح نمایند. هنر در آینده ایران نقش بسیار پررنگی را ایفا خواهد نمود. هیچ گروه اجتماعی را از قلم نیاندازید. س

البته موارد زیاد دیگری را نیز می توان بر آنچه گفته شد افزود.س
 باید بیاد داشت که آنچه گفته شد مربوط به ایرانیان خارج کشور است، زیرا ایرانیان داخل کشور با تهور حیرت آوری در حال کنش برای ایجاد یک دمکراسی سکولار می باشند. بنابراین مبارزان واقعی آنها هستند.
س
 

با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش

  09.01.2024 
                                                                                       سوال

این سوال کوتاه شده است
با درود به .....
س
دیروز شحصی در اینستاگرام من متنی عجیب را فرستاده بود که راستش را بخواهید در اولین نگاه به نظرم یک شعر نو آمد. ولی گویا شخص می خواست درس فلسفی علمی بدهد و ...... مطالبی از این دست که:
س

س " آنچه ذهن نامیده می‌شود ، نیرویست که در خویش یا آگاهی ، ساکن است و همین نیرو ست که منجر به برخاستن تمام افکار می‌شود.سجدا از افکار چیزی به‌عنوان ذهن وجود ندارد؛ بنابراین فکر ماهیت ذهن است.  جدا از افکار هیچ موجودیت مستقلی به نام دنیا وجود ندارد.س
.....
ذهن جدا از خویش وجود ندارد به این معنا که ذهن هیچ هستی مستقلی ندارد. خویش بدون ذهن ، وجود دارد اما ذهن هرگز بدون خویش وجود ندارد.  .... "
س



پاسخ
 
با درود
ببینید اینکه افراد چه می گویند از اهمیت چندانی برخوردار نیست، زیرا هرکس اجازه دارد هر مطلبی را که جنبه حمله و هتک حرمت و اتهام زنی به دیگران نباشد را مطرح نماید، اما چیزی که برای من مهم است، این نقطه ضعف بزرگ برخی از ما ایرانیان است که متأسفانه به قول معروف، هنوز غوره نشده خود را مویز می پنداریم و در صدد تدریس به دیگران نیز برمی آییم. آنهم به طور تحکم آمیز و از موضع یک استاد بی چون و چرا، بدون آنکه حداقل آن نقطه نظر مورد پافشاری خود را با ارائه اسناد و مدارکی، در مقاله یا کتابی مدلل نموده باشیم. این امر یکی از عیوب برخی از ما ایرانیان می باشد که هم خود ما را در توهم نگاه می دارد و هم ممکن است دیگران را نیز به بیراهه بکشاند.
س

آنچه این دوست شما مطرح نموده است و ما در اینجا خلاصه شده آن را آورده ایم، ناشی از آن است که این شخص محترم نمی داند ذهن، خویش، آگاهی، عقل و دیگر اصطلاحات رایج در روانشناسی و فلسفه چیست و فکر چگونه تولید می شود. این امر به خودی خود ایرادی ندارد، زیرا این مسائل برای اولین بار از دیدگاهی نوین، در سایت پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان، به ویژه در بخش «علوم تلفیقی» از زاویه دید ما بطورعلمی، تشریح شده است. چیزی که هنوز حتی برای مراکز آکادمیک رسمی نیز در هاله ای از ابهام وجود دارد.
س
با این حال، بسیار خردمندانه است که این اشخاص، حداقل در ابتدای فرمایشات خود، جمله جادویی «از دید من» و یا « به نظر من» را بیاورند تا این امر در اذهان بازتاب داده شود که آنچه در پی آن خواهد آمد، تنها نقطه نظر این فرد است و می تواند صحیح باشد یا خیر.
س
البته می دانم که شما با مطالب سایت پژوهشکده آشنا هستید، اما کسانی که مشتاق مطالعه نقطه نظرات پژوهشکده در مورد مطالب یاد شده فوق و خیلی بیش از آن نیز هستند، می توانند به مقالات بخش «علوم تلفیقی» و البته مقالات در دیگر بخشهای پژوهشکده مراجعه نمایند.
س
با سپاس
 
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش

  09.01.2024 
                                                                                          
 سوال
با درود و .....س
شما در مقاله آتئیسم، آنالیز و ریشه یابی از آتئیست ها  به نیکی نام برده اید و آنها را عاقل با فکر قوی دانسته اید حال آنکه در حال حاضر، حد اقل یکی از آنها بعد از آنکه عده ای را دور خود جمع کرده و در یکی از شبکه های تلوزیونی خارج کشور برنامه مستقل گرفته، و به اصطلاح جای پای خود را سفت نموده،  شروع کرده  است به مبارزه با ملی گرایی و پهلوی ستیزی و با زرنگی خاص، سعی می کند به مردم القا کند که خود شاه فقید آخوندها را بوجود آورده است، پس اوست که مقصر اصلی اوضاع کنونی ایران می باشد. این طرز عمل متمعن هستم به دستور دستگاه های اطلاعاتی جمهوری اسلامی در حال انجام است و این آقا هم یقینأ مأمور است تا با این طریق و روش و از این راه پهلوی و ملی گرایی را ضربه بزند. آیا فکر نمی کنید موقع آن رسیده است که نظر خودتان را نسبت به آتئیست ها عوض کنید. با سپاس

پاسخ
با درود 
شما خودتان هم مسئله را مطرح نموده اید و هم بدرستی به آن پاسخ داده اید. در اینجا فقط لازم می دانم به سه مورد اشاره کنم ، بدین شرح:س

اول آنکه:س 
من در هیچ کجا از آئیست ها به عنوان افراد عاقل با فکر قوی نام نبرده ام و آنها به را نیک، آنطور که مورد نظر شماست قلمداد ننموده ام. واقعیت آن است که من در مقاله آدیسم، آنالیز و ریشه یابی، این افراد را بصورت زیر معرفی نموده ام: س

س " ... بر طبق تجربه ما از این افراد، آتئیستها معمولن برخوردی مودبانه دارند، مطالب و نقطه نظرات خود را در کمال ادب و احترام ابراز می دارند و نظر ما را جویا می شوند. این خود نمایانگر درجه تحصیلات و تربیت خوب اکثر آنهاست. به عقیده من، مطالبی که این افراد با ما در میان می گذارند، کاملن منطقی هستند و از ساختاری قوی برخوردار می باشند، طوری که به راحتی می توان با این افراد به یک تبادل اطلاعات سالم در محیطی علمی و بدون تنش نشست. ..." [اصل مقاله]س

دوم آنکه:س 
پر واضح است آنچه ما عنوان داشته ایم مربوط به زمان تهیه آن مقاله بوده است، زیرا از آنجا که عده زیادی از ایرانیان از اینکه کسی بنشیند و از این یا آن کتاب در مذمت اسلام مطالبی را استخراج نموده، بازخوانی کند لذت می برند. این امر در این زمان به یک روزنه نفوذ دستگاه های اطلاعاتی تبدیل شده است. این بدان معناست که شخصی را می آورند، او را در همین زمینه در معرض پروپاگاندا قرار داده، معروف می کنند و همانطور که شما فرمودید، در یک یا چند تلوزیون خارج از کشور برای او برنامه ای مستقل می گیرند. بازهم همانطور که خودتان بدرستی عنوان نموده اید، این فرد پس از آنکه عده ای را جذب خود نمود، شروع می کند به مبارزه با ملی گرایی و یا هرچیز که دستگاه های اطلاعاتی از او می خواهند. س
 درست به همین دلیل است که نخبگان سیاسی ملی گرا " پهلوی ستیز بودن یا نبودن" را بهترین روش محک زدن درصد خلوص و راستی آزمائی افراد مدعی می دانند. س

سوم آنکه: س
به هیچ وجه نمی توان ویروس های فکری یک یا دو مورد نفوذی را به کل یک جریان فکری و عقیدتی بسط داد و همه آنها را، از این منظر،  زیر سوال برد و آلوده دانست. این امر در همه زمینه ها صادق است. از آن گذشته، بُروز همین مسائل است که تفکرات ما را اصلاح نموده، باعث تقویت آن می شود. اگر چنین اتفاقاتی رخ ندهند، چگونه می خواهیم تجربه کسب نموده در برابر اشتباهات خود واکسینه شویم. س
با سپاس
 
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
Share by: