دوالیسم: جهان سایه روشن- قسمت اول

       دوالیسم: جهان سایه روشن                                                                                               اندیشه آنلاین/آلمان/شماره هفدهم/فصل تابستان  
Dualism: Penumbra 
نحوه تفکر یک الکتروپوزیترون در ایجاد یک اتم
برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید

      خودیت واقعی
برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید

 مکانیزم و سازو کار روح ملکوتی
برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید

بند کوانتمی اتصال خودیت به بدن فیزیکی

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید

بیماری فوبیا از دیدگاهی نوین

   میدان مغناطیسی فکر
برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید

روان شناسی مدرن

روان

برای اولین بار در جهان


قسمت اول

قسمت دوم

 
دوالیسم: جهان سایه روشن
(مقاله صوتی در انتهای صفحه)

قسمت اول 
آنچه در همه پهنه هستی در همه کهکشانها، کائنات و طبقات، در حال تغییر و تبدیل و دگرگونی می باشد، بدون استثناء از اثرات ویژه ای برخوردار است که مخلوطی از صفات منبع نور و تاریکی می باشند. این دو جهان در عرض یکدیگر قرار دارند و هیچکدام برتریی نسبت به دیگری ندارند، گرچه از دیدگاه انسان، تراوشات جهان تیرگی، بد، مضر وخطرناک تلقی می شوند، اما بدون وجود این تراوشات، هیچ حرکتی در هیچ جای وسعت هستی صورت نمی پذیرد. به عبارت دیگر تضاد مایه حرکت می باشد.س

آنچه گفته شد را می توان با چند مثال ساده بهتر درک نمود:س
س- در یک باطری قلمی ساده، جریان الکتریسیته به دلیل دو قطبی بودن(مثبت و منفی) برقرار می شود.س
س- جریان رودخانه ها بر اثر اختلاف سطح ایجاد می شود.س
س- رعد و برق بر اثر اختلاف پتانسیل مابین دو ابر و یا ابر و زمین بر اثر بار الکتریکی مثبت و منفی بوقوع می پیوندد.س
س- باد به علت اختلاف فشار در دو منطقه می وزد.س
س- خاصیت اسمزی به علت اختلاف غلظت در دو مایع عمل می کند.س
و ده ها مثال مانند آن.س
با این وصف اگر این دو جهان در تضاد با یکدیگر قرار نداشتند، هرگز هیچ پدیده ای به وقوع نمی پیوست و سیستمهای اکولوژی قادر به متابولیسم نمی بودند.س

همانطور که بدان اشاره شد، هر کدام از این دو جهان دارای اثرات خالص خود می باشند. اما موجودات مختلف، از هر دو جهان نور و تاریکی اثر می پذیرند. در صورتی که اثرات نور بیشتر باشد، آن موجود را نورانی و اگر اثرات تاریکی بچربد آنرا ظلمانی می نامیم. باید توجه داشت این امر تنها به دلیل تسهیل در فهم مطلب است و نه بیشتر از آن. برای مثال عقرب را یک موجود ظلمانی می نامیم زیرا برای تامین مواد غذایی خود، از روش کشتن و نابود کردن طعمه استفاده می کند، دارای خونی سمی است و در صورت لزوم، از نوزادان خود که آنها را بر پشت خود حمل می کند تغذیه می کند و تشعشعات رادیواکتیو بر روی آن بی تاثیر است. از طرف دیگر یک پروانه را یک موجود نورانی  می نامیم زیرا از بالهایی رنگارنگ و دلنواز برخوردار است و هنگام پرواز ملایم خود، اثری نیک و آرامبخش در ذهن باقی می گذارد، از شیره گل تغذیه می کند و کاملن     بی آزار است. بدیهی است که از دید ما انسانها این موجود دومی خوب و آن اولی بد تلقی می شود، حال آنکه از نظر خلقتی، هر دوی آنها در یک رده قرار دارند، منتها از دو مبدا متفاوت. دلیل این امر گذشته از اثراتی که هر کدام بر محیط زیست خود برجای می گذارند، آنست که هر دوی این موجودات در حال گذراندن پروسه سیرکمال خود می باشند. س
در تعلیمات استاد الهی در مورد سیرکمال ، درمی یابیم که هر دوی موجودات مورد بحث ما، پس از مرگ در یک فرآیند خاص همراه با اثرات محیطی و ژنتیک و غیره، به مجموعه می پیوندند که باعث ایجاد نسلی برتر، با اطلاعات خلقتی بیشتر در مرحله حیوانی می شود. البته در این مقاله هدف وارد شدن به عمق ماجرا نمی باشد. به همین علت از تشریح سطوح مختلف کمال در مرحله حیوانی و اینکه اصولن روح یک پروانه با روح یک عقرب، پس از مرگ درهم خواهد آمیخت یا خیر و مباحثی در این حد، صرف نظر می شود. در این مقاله فقط هدف آنست که بطور روبنایی و فقط تا حدودی، دلیل ایجاد این دو جهان که در تضاد با یکدیگر ولی لازم و ملزوم هم می باشند روشن شود.س

با این وصف می توان همه تجزیه کنندگان که باعث تخریب می شوند را در رده موجودات ظلمانی قرار داد. زیرا تخریب عملی است ظلمانی. حال تصور کنید جهان ظلمت موجود نمی بود. در این وضعیت، یقینن عمل اضمحلال و تجزیه انجام نمی شد و بزودی در اولین قدم، سیاره زمین زیر انبوهی از گیاه و اجساد و همینطور زباله ای که خودش تولید کرده است دفن می شد. این بدان مفهوم است که رشد به مفهوم عام خود منقطع می شد.س 
در مقالات آتی به اثرات نور و تاریکی در پروسه سیرکمال پرداخته خواهد شد.س


جهان نور و ظلمت
استاد الهی در تشریح ایجاد خلقت، دربخشی که به تشریح ایجاد اولین مخلوق می پردازد، تا همو باعث ایجاد همه پهنه هستی شود، به دو تغییر و تحول عظیم در این خلقت اولیه که وی آن را «ماهیت» نامیده است، اشاره می کند و از این تغییرات با نام «جوشش ماهیت در خود» یاد می کند. س
در مطالعه عمیق این گزارش استاد الهی، درمی یابیم، بر اثر تحولاتی که در جریان یکی از این دو «جوشش» پس از شاید میلیاردها سال بوقوع پیوسته است، این دو جهان متضاد ایجاد می شوند که از هر نظر در جهتی مخالف یکدیگر در جریان و حرکت و فعل و انفعال می باشند. این دو جهان نور و ظلمت ، دارای مشخصه های بسیار دقیق علمی می باشند و با تعاریفی که تا قبل از ایجاد دانشگاه سیرکمال برای آنها ارائه شده است، کیلومترها فاصله دارند. س
در بخشی از این گزارش که به سهولت می توان ایجاد دو جهان مذکور را استخراج نمود، چنین آمده است:س


  س"....برخود جوشید و از خود بیخود شد. وقتی بخود آمد به هرکجا نظر انداخت سیاهی بود و در آن سیاهی که               
 ظلمت نامیده می شد، لمعه نوری مانند شعاع آفتاب، تاریکی را می شکافت. ..... [1] "س


پایان قسمت اول





اختصاصی اندیشه آنلاین
تجزیه و تحلیل: فرامرز تابش
n,hgdsl_jahane shdi v,ak:کد ثبت در آرشیو فصلنامه
منابع: رجوع شود به بخش مستنداتس

در یوتوب
برای مشاهده فیلم ویدئویی این مقاله، اینجا کلیک کنید.س
..................مقاله های پر خواننده.......................
حجاب اجباری، یک مورد فقهی یا قرآنی؟

پیرامون مسئله حجاب اسلامی، حدود آن و اجباری و یا آزاد بودن انتخاب آن، بحثهای زیادی در حداقل چهار دهه پیش در جریان بوده است. عده ای این مطلب را تنها مخصوص زنان پیامبر و متعلق به صدر اسلام می دانند و عده ای آن را برای زنان مسلمان یک دستور الهی تلقی می کنند که خروج از آن ممکن نیست.س 
در گشت و گذاری در قرآن برای یافتن ریشه و اساس امر حجاب که به نوعی جزو ارکان اصلی اسلام تلقی می شود، به دو آیه از دو سوره مختلف برمی خوریم. در این ارتباط در آیه ۵۹ از سوره احزاب چنین آمده است:س

یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لازْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً؛[احزاب/۵۹]س
در مورد آیه فوق ، ترجمه ای که در اکثر پایگاه های اطلاعاتی قرآنی آمده کمابیش چنین است:س
س"اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها خود را بر خویش فروافكنند، این كار براى اینكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است."  س

روح، علم یا خرافه؟ 


آزمایش توکیو
در نیمه سال ۲۰۱۰ میلادی محققین ژاپنی دست به آزمایشی زدند که نتایج جالب توجه و حیرت انگیزی در پی داشت. این افراد نقشه ایستگاه های قطار شهری توکیو و حومه را تهیه نموده و بر روی هر ایستگاه بر روی کاغذ، یک قطعه کورن فلکس قرار دادند. در ادامه کار این افراد فقط قطعه کورن فلکسی که بر روی نام شهر توکیو قرار گرفته بود را با قارچ و یا کپک مخاطی آغشته نمودند. این صفحه کاغذی که نقشه ایستگاه های ترن و بر روی آنها قطعات کورن فلکس قرار داشت بوسیله دوربینهای فیلمبرداری قوی تحت نظر قرار گرفته شد و همه آنچه رخ داد فیلمبرداری شد. در انتها، نتیجه کار حیرت آور بود زیرا قارچ مخاطی، بدنبال یافتن غدا، خود را بر روی صفحه کاغذ، درست در جهت و بسوی قطعات کورن فلکس گسترش داده بود و با کمی پیشرفت به سوی جهاتی دیگر که به کورن فلکس ختم نمی شد، بزودی مسیر را اصلاح کرده به طرف اصلی یعنی جاییکه غذا قرار داشت تغییر جهت داده بود. س

  س
شخصیتهای تاثیرگذار
1974- 1895 استاد نورعلی الهی 
قسمت دوم

بخشی از دستاوردهای استاد الهی
حداقل در این تمدن حاضر، آنچه تاکنون در باره جهان هستی و انسان و هدف از آفرینش ارائه شده است در بهترین حالت به پازلی شبیه است که قطعات زیادی از آن مفقود شده است و این امر طرح اصلی را چنان مخدوش کرده است که تشخص آن برای جویندگان حقیقت غیر ممکن است. در این راستا، استاد الهی این قطعات گمشده را یافت و برجای اصلی خود نشاند، طرح را بازبینی نمود، خرافات را از حقایق جدا کرد و طرح اصلی و بی پیرایه و عاری از خرافه را ارائه داد. س
باید در نظر داشت این مهم، امریست که در گرو چند عامل تعیین کننده می باشد. س
-اول آنکه شخصی که قادر به ایجاد چنین تغییراتی باشد، باید از تقرب چشمگیری به مبدا خلقت برخوردار باشد.س-
-دوم آنکه قادر و مجاز باشد در بعد معنوی به تحقیقات بپردازد، مشاهدات خود را درک کند و بتواند آنها را در قالبی قابل فهم برای انسان، ارائه دهد.س-
  
س
شخصیتهای تاثیرگذار
1974- 1895 استاد نورعلی الهی  
قسمت اول

استاد نورعلی الهی در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۲۷۴ شمسی، مطابق با ۱۱ سپتامبر ۱۸۹۵ میلادی در یک خانواده باستانی معنوی شناخته شده، در قریه کوچکی به نام جیحون آباد در بخش دینور شهرستان صحنه واقع در استان کرمانشاه دنیا آمد. پدر استاد الهی، از بزرگان و از اقطاب و ملاکین گروه عرفانی اهل حق بود. در چنین فضایی استاد در خردسالی با مبانی معنویت و مخصوصن موسیقی عرفانی آشنا شد و در همان اوان کودکی به یکی از چیره دست ترین تنبورنوازان مبدل گشت. در همان سالها و دوران بعد، وی به یادگیری و نواختن سازهای دیگر ، از جمله تار ، سه تار ، ویلون ، دف و نی نیز مبادرت ورزید. س
استاد در دستگاه قضایی ایران به شغل قضاوت در دادگستری اشتغال داشت. وی در تمام عمر خود، از جمله به مطالعه در امور ادیان و مذاهب و عرفان برخاسته از این ادیان مشغول بود. این امر همراه با کشفیات معنوی وی در اثر ریاضات ممتد که بخشی از آن زیر نظر استاد و پدرش به انجام رسیده بود، مایه کار بزرگی شد که او در زمانهای بعد آن را جوهرکشی ادیان نامید. س
Share by: