دوالیسم: جهان سایه روشن- قسمت دوم

       دوالیسم: جهان سایه روشن                                                                                                       اندیشه آنلاین/آلمان/شماره هجدهم/فصل پائیز 
Dualism: Penumbra 
دوالیسم: جهان سایه روشن
(مقاله صوتی در انتهای صفحه)

قسمت دوم

طبق تعلیمات استاد الهی، دو جهان نور و ظلمت هم عرض یکدیگر می باشند و هیچکدام از نظر خلقتی، ارجحیتی بر آن دیگری ندارد. این بدان مفهوم است که اگر یکی از این دو، موجود نباشد و یا از فعل و انفعال باز ایستد، کار جهان در تمامیت آن، مختل خواهد شد. برای روشن شدن افکت این دو جهان، با ارائه مثالهایی در این راستا، از سه زاویه کلی به بررسی آنها می پردازیم. س

س - دیدگاه اول، از نظر چرخه بیولوژیک: س
باید توجه داشت که جهان ظلمت و نور، هرکدام دارای مشخصه های ویژه خود می باشند که در ارتباط با این دیدگاه فقط به سه مورد زیر اشاره می شود: س
جهان نور: جذب نور خورشید، ترکیب و رزونانس که باعث رویش و باروری می شود.س
جهان ظلمت: دفع نورخورشید، تجزیه، پارازیت که باعث ممانعت از رویش و باروری می شود. س

حال با تجزیه و تحلیل یک مورد از موارد یاد شده فوق می توان قضییه را روشن نمود.س
برای آنکه جهان ظلمت بتواند کار خود را در جهت وظیفه تعیین شده خود، یعنی تجزیه به انجام رساند، لازم است موجوداتی را خلق کند که قادر به انجام آن امر باشند. از این رو کلیه تجزیه کنندگان در آن جهان خلق می شوند. روش این نوع خلقت، در کتاب «آفرینش از دیدگاه استاد الهی، فیزیک نوین ذرات» بدقت و از دید فیزیک ذرات بررسی شده است. لذا در اینجا به آن امر پرداخته نمی شود. بر اثر همت همین تجزیه کنندگان است که هر موجودی پس از مرگ، به عناصر اولیه خود تجزیه می شود و به خاک بازمی گردد. در جهت مخالف، نیرویی که باعث ترکیب شدن عناصر با یکدیگر می شود یا همان روح، برای مثال روح جمادی، را موقتن خلقت جهان نور فرض می کنیم. این روح در اولین قدم، عناصر را در جهت غریزه خود، ترکیب می نماید تا مقوله رشد امکان پذیر گردد. حال در نظر بگیرید که جهان ظلمت، از خلق تجزیه کنندگان دست بردارد. نتیجه آن خواهد شد که هیچ چیز در حداقل همین سیاره زمین تجزیه نخواهد شد و در عرض چند سال، این کره آبی رنگ در زیر زباله دفن خواهد شد. س

س - دیدگاه دوم، از نظر سیرکمال موجودات: س
جهان ظلمت عمومن تولید کننده آن چیزی می باشد که ما انسانها آن را بدی می نامیم. گرچه این داستان بسیار پیچیده تر از آن است که بتوان تصور نمود، اما در هر حال باید از جایی شروع کرد و به نوعی آن را تشریح نمود. از آنجا که اثرات جهان ظلمت در یک سیستم بسیار امر کننده به خواسته ها و امیال حیوانی تجلی می یابد که آن را « نفس اماره » نامیده اند، این سیستم باید در جای خود، یعنی در بخش آتی مورد بررسی دقیق قرار گرفته است[مقاله روح بشری]. در این قسمت فقط به این امر اشاره می شود که از طریق حس نمودن این بدیها می شود به اهمیت خوبیها که ارائه دهنده آن، جهان نور است پی برد. به عبارت ساده تر برای مثال تا کسی مورد تحقیر قرار نگیرد، قدر احترام و رفاه را نخواهد دانست.  تنها با برخورد و درگیری با عوامل جهان ظلمت است که تجربه بدست می آید. حال اگر جهان ظلمت نمی بود، هیچ انسانی نمی توانست مفهوم صداقت، راستگوئی، درستکاری و مانند آن را درک کند و اهمیت مبادرت ورزیدن به انجام آن را دریابد، زیرا عکس آنرا تجربه نکرده و درک ننموده بود.س

س - دیدگاه سوم، تلفیقی از دو دیدگاه فوق: س
همانطور که در صفحات آتی این نوشتار تحقیقاتی بدان پرداخته خواهد شد، ارواح در هر مرحله از مراحل جمادی، گیاهی و حیوانی به دفعات از حالتی به حالت دیگر در می آیند تا سرانجام با کسب کمال مقطعی خود، به مرحله بعدی راه یابند. این سیر کمال روحی در انتهای مسیر خود به ایجاد روح بشری خواهد انجامید. در این پروسه بسیار بزرگ و طولانی، ارواح از بسترهای مادی، یعنی اجسام و اجساد جماد، گیاه و حیوان به عنوان دستگاهی برای دریافت اطلاعات از محیط استفاده می کنند. حال اگر تجزیه کنندگان که موجودات ظلمانی هستند، خلقت نمی شدند، از آنجا که هیج موجودی تجزیه نمی شد، خاک بعنوان معدن عناصر روزی به پایان می رسید و رشد متوقف می شد و نتیجتن ایجاد روح بشری جدید متوقف میشد و نوع انسان نیز از بین می رفت زیرا بدن فیزیکی بدون روح ، حیات بیولوژیک ندارد. س

تاثرات جهان نور و ظلمت بسیار زیاد است و باید در یک کتاب مجزا همه جوانب آن مورد تحقیق و پژوهش قرار گیرد و این امر بر عهده دانشجویان دانشگاه سیرکمال درآینده است. س
در اینجا فقط در حد اشاره و به عنوان یک مثال کوچک می توان حیواناتی مانند عقرب، رطیل، هزارپا یا حیواناتی بزرگتر چون کروکودیل، کومودور و مانند آن را در نظر گرفت و اثراتشان را بررسی نمود. این حیوانات، موجودات جهان ظلمت در نظر گرفته می شوند، زیرا که حامل صفات ظلمانی مانند قساوت، بیرحمی، ظلم و مشخصه هایی از این دست هستند. از آنجا که طبق تعلیمات استاد الهی، در سیرکمال مرحله حیوانی، حیوانات ابتدا شکارشونده هستند و در زندگی های مابعد خود، در قالب حیوانات شکارچی موجود می شوند، از اینرو وجود یک فاکتور برای ایجاد چنین تغییر روحی الزام آور است. این فاکتور، لزوم تجربه نمودن صفات ظلمانی یاد شده فوق می باشد. س

 متد کار چنین است : س
زمانی که حیوانی مانند یک خرگوش را یکی از این حیوانات ظلمانی با بیرحمی و قساوت و وحشیگری شکار کرده، برخی اوقات زنده از هم دریده می خورد، اثرات این صفات در روح آن حیوان جذب می شود. این بدان مفهوم است که این حیوان آن صفات را تجربه نموده، پس از مرگ جذب آن دسته از ارواح حیوانی آزاد می شود که چنین تجربه ای را در خود ذخیره نموده اند. از مجموع این ارواح همراه با برخی از هفت عامل خلقتی که استاد الهی در آثار خود آنها را مشخص نموده و ما در کتاب «زیست شناسی بعد دوم » و همینطور در « انسان از دیدگاه استاد الهی» آنها را عمیقن بررسی نموده، اثرات این عوامل را در مراحل مختلف سیرکمال مورد تدقیق قرار داده ایم، روح یک حیوان تشکیل    می شود که قادر است طعمه خود را از طریق شکار بدست آورد. باید توجه داشت نوع شکار موجودات ظلمانی و حیواناتی که در اثر سیرکمال به حیوانات شکار شونده تبدیل  شده اند متفاوت است. برای مثال عقرب دارای خونی مسموم است و برخی اوقات که به طعمه ای دست نیابد از بچه های خود که بعد از تولید در پشت خود حمل می کند تغذیه   می کند. حال آنکه یک شیر با آنکه حیوانی شکارچی می باشد، نه تنها چنین کاری نمی کند بلکه اگر گرسنه نباشد، حتی به انسان نیز حمله نمی کند. در تحقیقاتی که جدیدن انجام شده است متوجه شده اند که شیرهای ماده وقتی بچه شیرهایی را می یابند که پدر و مادرشان به هر دلیلی، از جمله شکار شدن توسط انسان، مرده اند، یک مهدکودک تشکیل داده از آن بچه ها مانند بچه های خودشان مراقبت می نمایند و حتی به آنها از پستان خود شیر می دهند. این بدان دلیل است که شیر مراحل سیرکمال خود را طی نموده و برای بالانس روحی از یک شکارشونده به یک شکارچی تغییر مسیر داده است. این امر بدون وجود جهان ظلمت غیر ممکن می بود. و این تنها یک جنبه از اثراتی است که جهان ظلمت در سیرکمال موجودات ایجاد می کند. س

عنوان این نکته از اهمیت خاصی برخوردار است که هر جهان، موجود مخصوص به خود را ایجاد میکند. در جهان نور، روحهای نورانی خلقت و در جهان ظلمت نیز ظلمانیها خلق می شوند و این درحالی است که هر دوی این خلقتها از اثرات نور و ظلمت برخوردار می شوند و برای رسیدن به کمال از شانس یکسانی برخوردار می باشند. از این رو این امکان وجود دارد که در مرحله انسانی، یک ظلمانی به کمال برسد ولی یک نورانی هرگز به مقصد نرسد. این امر در صفت عدالت خدا ریشه دارد. س

 
س".... آن فضای روحانی که ماهیت در آن حرکت می کرد از نور بود، البته نور در نور ثابت و معین نمی شود مگر در ظلمت شود. به همین علت است که در هر محل و مقامی نور و ظلمت باید قرین باشند....." [1] س      


از این پاراگراف از مشاهدات استاد الهی می توان بوضوح دریافت که جهان نور و ظلمت، خارج و مجزا از وجود ماهیت (اولین مخلوق) است[2] و دیگر آنکه در همه پهنه هستی و در همه موارد و در وجود همه انسانها و ارواح و موجودات و مخلوقات که در جهانهای مادی و نیمه مادی بسر می برند، اثرات نور و ظلمت مشترکن وجود دارد. تنها در جهان کمال است که این اثرات یافت نمی شود زیرا با اتمام سیرکمال، هر روح این اثرات ظلمانی را از درون روح خود زدوده است و یا به عبارت تخصصی تر ماهیت آنها را تغییر داده است و به همین دلیل است که قادر و مجاز به بازگشت به جهان کمالیها می باشد. س

همانطور که بارها در مقالات مختلف عنوان شده است، در حال حاضر مطالب در مورد آموزشهای استاد الهی، آنطور که ما درک کرده ایم، فقط به شکل روبنایی و سطحی بازتاب می یابند تا خوانندگان ابتدا با اساس جهانبینی و تفکرات او آشنا شوند. برای مطالعه عمیق و علمی تر این مطالب ، رجوع کنید به بخش علوم تلفیقی. س

س [1] شرح خلقت از دیدگاه استاد الهی، برگرفته از کتاب مبانی معنویت فطری، دکتر بهرام الهی
  س[2] جهان نور در واقع از وجود خود ماهیت ساطع می شده است. در اینجا، منظور از این جمله درمتن آنستکه ایجاد جهان نور و ظلمت ، بعد از جوشش اول ماهیت و به همراه او بوجود آمده اند، زیرا تا قبل از آن، ماهیت در یک فضای بی رنگ در حرکت بود است  .س 

پایان قسمت دوم

اختصاصی اندیشه آنلاین
تجزیه و تحلیل: فرامرز تابش
 n,hgdslÖ üihk shdi v,ak_rslj n,l  : کد مقاله در آرشیو فصلنامه اندیشه آنلاین آلمان

منابع:  رجوع شود به بخش مستندات س


نحوه تفکر یک الکتروپوزیترون در ایجاد یک اتم
برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید

      خودیت واقعی
برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید

 مکانیزم و سازو کار روح ملکوتی
برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید

بند کوانتمی اتصال خودیت به بدن فیزیکی

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید

بیماری فوبیا از دیدگاهی نوین

   میدان مغناطیسی فکر
برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید

:جهان علم
   هفت عامل خلقتی -
   IPv6  -
حیات در خورشید -
حیات در فضا -
فیزیک ذرات و مکانیک کوانتم-قسمت اول -
آیا می دانستید؟ -
هک و هکر- قسمت اول -
و مطالبی دیگر
برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید

روان شناسی مدرن

روان

برای اولین بار در جهان


قسمت اول

قسمت دوم

در یوتوب
برای مشاهده فیلم ویدئویی این مقاله، اینجا کلیک کنید.س
....................................مقاله های پر خواننده.....................................
اصول عقاید استاد الهی - قسمت اول
شخصیتهای تاثیرگذار
1974- 1895 استاد نورعلی الهی 
قسمت سوم
دوران جوانی
دوازده سال ریاضت به سبک عرفای نامدار پیشین
شخصیتهای تاثیرگذار
1974- 1895 استاد نورعلی الهی 
قسمت دوم
دوران جوانی
دوازده سال ریاضت به سبک عرفای نامدار پیشین س
شخصیتهای تاثیرگذار
1974- 1895 استاد نورعلی الهی  
قسمت اول

قسمت دوم


تناسخ یا سیر صعودی؟ 

همانطور که در شماره پیشین این مجله عنوان شد، تناسخ عمدتن دارای ۲ نقطه ضعف اساسی است. اول آنکه ، زندگی روح بر روی زمین نامحدود می‌باشد و دوم آنکه ارواح چهارگانه، یعنی روح جمادی، گیاهی، حیوانی و انسانی پس از جدائی از جسم قبلی، میتواند بی درنگ به اجسامی نیز که از نظر خلقتی در مراتب پائینتری می باشند وارد شود. این بدان مفهوم است که برای مثال اگر یک حیوان بمیرد، روح آن می تواند بلافاصله به جسم یک گل وارد شود و بدین شکل ادامه حیات دهد. این تئوری دارای دو اشکال بزرگ است :س

اول آنکه هیچ موجود زنده ای بدون روح نمی تواند موجودیت داشته باشد و زمانیکه یک جسم دارای روح مخصوص بخود می باشد، اشغال آن جسم توسط روحی دیگر غیر ممکن است زیرا آن روح از خود حمایت می کند و طبق قانون دفع ضرر، آن روح مهاجم را دفع خواهد نمود. 

در این راستا باید توجه داشت که تاثیر ارواح بر روی یکدیگر امریست ممکن اما با این مقوله مورد بحث متفاوت است.س

دوم آنکه چون سیر کمال به مفهوم کسب تجربه است، از اینرو یک روح حیوانی که مرحله گیاهی را پشت سر نهاده است، نیازی به بازگشت به آن مرحله را ندارد. درست مثل آنکه یک دانش آموز دبیرستان نیازی به بازگست به دوران ابتدایی را ندارد.


متن کامل مقاله




زندگی های متوالی از دیدگاه دانشگاه سیر کمال

قسمت اول

پروسه رشد روح، در دانشگاه سیرکمال استاد الهی روندی بسیار زمانبر و تدریجی تلقی می شود. در این جهانبینی، روح ملکوتی از بدو خلقت ، پس از آنکه مراحل آمادگی ابتدایی برای شروع نخستین زندگی زمینی را طی نمود ، تعداد هزار زندگی خاکی را باید تجربه کند، در حالی که مجموع هر دو زندگی یکصد سال در نظر گرفته شده است. بنابر این هر روح نهایتن پنجاه هزار سال زمینی را برای به اتمام رساندن پروسه سیرکمال خود در اختیار دارد. در این حال در اولین تجزیه و تحلیل از این امر می توان صفت بردباری و کریمی خدا را مشاهده نمود، چه در غیر اینصورت یک روح زمان کافی برای تجربه و کسب دانش لازم برای پرهیزاز گناه، شناخت خدا و گام برداشتن در جهت خواسته او در اختیار نمی داشت. یک روح ناپخته و جوان هنوز نفس[1] خود را نمی شناسد و جاذبه های دنیای مادی، وی را بسوی خود کشانده باعث انحراف او می شود، تا به مرور و در طی زندگیهای پی در پی ، روح دریابد که پدیده های خوشایند دنیای مادی، آنچه تامین کننده نیاز روح باشد نیست. تا این پدیده ها تجربه نشوند، نتیجه آن برای روح روشن نخواهد شد.


در مسیر سیرکمال و طی زندگی های زمینی و برزخی، هر روح باید هزارعالم معنوی را درک کند و نهایتن به چهل هزار مقام روحی دست یابد. هر عالم را می توان با یک ترم دانشگاه مقاسیه نمود که در آن هر دانشجو موظف است تعداد واحدهای مشخصی را پاس کند که در قیاس همان مقامات روحی می باشند.  

متن کامل مقاله




انسان از دیدگاه دانشگاه سیرکمال



قسمت اول

مقدمتن باید یادآوری نمود که این علم از علومی است که منحصرن به استاد الهی تعلق دارد و من به قطع و یقین اعلام می کنم که پدیده ای به نام انسان با تعریفی که استاد ارائه داده است، هرگز در هیچ کجا و هیچ زمان، حداقل در این تمدن، ارائه نشده است. این علم مانند برخی علوم دیگر، فقط در چهارچوب دانشگاه سیرکمال او یافت می شود. بدیهی است هم اکنون مقالات و یا کتابهایی در این ارتباط، از طرف افراد مورد تایید خود او، برای تشریح این تعلیمات انتشار یافته اند. در خارج از این محدوده، تنها می توان جسته و گریخته به برخی از نکات این تعالیم برخورد نمود که افرادی در زمانهای متفاوت سعی در گشودن رمز و راز آن نموده اند. س

 در چند سال اخیر متاسفانه با اعمال غیر تخصصی و غیر شرافتمندانه با آثار استاد الهی برخورد نموده ام . برای نمونه، شخصی یکی از تالیفات استاد را به نام خود به چاپ رسانده بود و دیگری بخش کاملی از یک فصل از آموزشهای او را بدون کوچکترین تغییری به نام خود در یک سایت اینترنتی که در آن کبریت و فندک می فروخت ثبت نموده بود. به عقیده من انعکاس مطالب دیگران، چه از نظر اخلاقی و چه از نظر قانونی در صورتی جایز است که منبع آن، بطور کامل (نام کتاب و یا سایت اینترنتی، نام صاحب اصلی آن علم و یا مقاله) اعلام شود. س

در این مقاله تنها به بحث روبنایی در مورد مقوله یاد شده اکتفا خواهد شد و برای اجتناب از پیچیده شدن مطلب، از ورود به مسائل علمی، مانند ژنتیک که در ارتباط مابین دو بخش کوانتمی و قیزیکی یک انسان نقش بزرگی را ایفا میکند، خودداری می شود.س

متن کامل مقاله




او و ما


برای اکثر انسانها، وجود خدا امریست بدیهی، اما تفاوت در دیدگاه ها و شناخت معتقدین نسبت به خداست که نحوه برخورد او را با انسان تعیین می کند. برای روشن شدن مطلب می توان گفت که شناخت ما از او، مطابقت دارد با درجه کمال روحی ما. این بدان مفهوم است که اگر فرضن کمال را ۱۰۰ درجه بگیریم، درک افرادی که ۵ درجه کمال کسب کرده اند از خدا، با افرادی که به درجه دهم ارتقاء یافته اند متفاوت است. از اینرو رفتار آنها نسبت به این قضییه نیز با هم متفاوت است. 

با این وصف بدیهی و منطقی و عقلایی می باشد که رفتار خدا هم با این دو گروه متفاوت باشد زیرا او می داند که درک آنها با یکدیگر متفاوت است. از اینجهت است که وی خود را با درجه فهم و شعور این دو گروه مورد مثل ما تطبیق می دهد. 

قبل از ادامه بحث باید در نظر داشت که در دانشگاه سیرکمال و بر طبق آموزشهای استاد الهی، خدا همه مخلوقات را بطور یکسان دوست داشته و به آنها توجه می کند،اما درجه پیشرفت روحی ما میزان درک این توجه و علاقه است، یعنی هرچه به کمال نهایی نزدیکتر شوی به عمق این عشق و توجه خدا نسبت بخودت بیشتر پی می بری. 

در مراحل اولیه، افراد با کسب رفاه نسبی، خود را خوشبخت حس می کنند و برای این نعمتها خدا را شکر می نمایند و او را بخود علاقمند می بینند، چیزی که در زندگی های بعد و با پیشرفت روحی، معنی آن تغییر می کند و شخص، علاقه خدا بخود را در سختی ها و کمبودها نیز می بیند، زیرا به مرور با قوانین دوالیسم آشنا می شود. 


متن کامل مقاله


Share by: