قسمت اول 

   

اگر از سه دانشمند مکانیک کوانتم بخواهیم هر یک مطلبی در مورد این علم بنویسند، در انتها با سه مقاله ای مواجه خواهیم بود که هر سه، یک واقعیت را توضیح می دهند اما از سه دیدگاه متفاوت با سه روش مختلف، زیرا جهان هستی یک پدیده کوانتمی است. این بدان مفهوم است که از هر نقطه و با هر دیدگاهی به آن بنگری، تعریفی جدید لازم می آید تا آنچه مشاهده شده به تصویر کشیده شود و این در حالی است که واقعیت کلی این پدیده همواره یکی است و تغییرناپذیر. این امر در همه زمینه های تحقیقاتی صادق است.س

 طبق استدلال فوق، در امر تحقیق در زندگی و آثار استاد الهی، نتیجه کار همه محققین فقط بطورتقریبی یکسان خواهد بود، اما کار بر روی دستاوردها و تفسیر تعالیم او معمولن به سه دلیل دارای پیچیده گی های زیادی می باشد از جمله:س

اول آنکه محقق باید تحقیقات دامنه داری را به انجام رسانده باشد و کاملن از مطالب خود آگاهی داشته و بر آنچه می نویسد مسلط باشد، چه در غیر اینصورت قادر نخواهد بود وجه تمایز اصل از کپی های مخدوش را روشن ساخته و این امر را با روشی قابل فهم برای عموم ارائه دهد. س

س

دوم آنکه با کمال تاسف مواردی از عدم شرافت کاری در جهان مطبوعات دیده می شود که کار را بر یک محقق واقعی دشوار می سازد. برای روشن شدن مطلب، به سه نمونه از این عمل شرم آور اشاره می شود.س

س-شخصی، بخش وسیعی از گفتارهای استاد الهی که در حدود پنجاه سال پیش ارائه شده و به چاپ نیز رسیده است را در کتابی تحت عنوانی جعلی به نام خود بچاپ رسانده است.س

س-شخص دیگری بخش کاملی از تعلیمات استاد را در مورد موجودات هوشمند زمین، بدون کوچکترین تغییر در متن آن، در سایت اینترنتی خود با نام خود انتشار داده است.س

س-افرادی بخشهایی از تعلیمات کلیدی استاد الهی، از جمله «انسان کیست. از کجا آمده و بعد از مرگ به کجا می رود» را برداشته و در یک تلفیق ناپخته با بخشهایی از مطالب عرفان هندو در هم آمیخته از آن یک عرفان جدید را بنیان نهاده اند. جالب توجه آنست که این افراد ضمن آنکه برای تعالیم خود ریفرنس و سندی ارائه نمی دهند، مدعی آن می باشند که جز آنچه می گویند راه دیگری موجود نیست. برای یک محقق آثار استاد الهی که عمری را صرف پژوهش در تعلیمات او نموده است، بدیهی است دلیل چنین ادعایی آنست که این افراد بطور مکانیکی و بدون آنکه از عمق تعلیمات استاد الهی که ریشه در مبدا خلقت دارد آگاه باشند وارد میدانی شده اند که می تواند برای چنین افرادی بسیار پرمخاطره بوده، تبعات وهزینه های معنوی زیادی را در پی داشته باشد. به قول عیسی مسیح "هر نهالی را که خدا نکاشته باشد ، از ریشه درخواهد آمد".س

با این اوصاف، بازتاب دستاوردها و تعلیمات استاد الهی در چنین آشفته بازاری کار ساده ای نیست، زیرا با کوچکترین ناپختگی در تفاسیر، بزودی برای عموم، اصل و کپی، حقیقت و جعلیات، واقعیات و خرافات، علم و توهم، یکسان جلوه خواهند نمود و بدتر از آن اینکه، نادرست جای درست را خواهد گرفت.س

در این شماره و در این مقاله، تنها بطور گذرا به زندگینامه استاد الهی پرداخته می شود. در شماره های آتی به مرور بیشتر با شخصیت و آثار او، آنطور که ما شناخته و درک کرده ایم، آشنا خواهیم شد. در مقالات دیگر نیز به برخی از تعالیم خالص و بدون تفسیر وی پرداخته شده است. س

در حال حاضر در این شماره از نشریه، علوم تلفیقی او که درهم آمیختن علوم آکادمیکی چون فیزیک ذرات ، بیولوژی و ژنتیک است با تعالیم او ، بنا بر دلایل یاد شده فوق موقتن ارائه نخواهد شد، زیرا ابتدا باید شرایطی حاصل آید تا از سرقت این تعلیمات بسیار پرارزش جلوگیری شود. در صورت حل این معضل، با مجموعه ای از علوم جدید که پاسخگوی برخی پیچیدگی های علمی نیز می باشد روبرو خواهیم بود.س

استاد الهی 

استاد نورعلی الهی در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۲۷۴ شمسی، مطابق با ۱۱ سپتامبر ۱۸۹۵ میلادی در یک خانواده باستانی معنوی شناخته شده، در قریه کوچکی به نام جیحون آباد در بخش دینور شهرستان صحنه واقع در استان کرمانشاه دنیا آمد. پدر استاد الهی، از بزرگان و از اقطاب و ملاکین گروه عرفانی اهل حق بود. در چنین فضایی استاد در خردسالی با مبانی معنویت و مخصوصن موسیقی عرفانی آشنا شد و در همان اوان کودکی به یکی از چیره دست ترین تنبورنوازان مبدل گشت. در همان سالها و دوران بعد، وی به یادگیری و نواختن سازهای دیگر ، از جمله تار ، سه تار ، ویلون ، دف و نی نیز مبادرت ورزید.س

استاد در دستگاه قضایی ایران به شغل قضاوت در دادگستری اشتغال داشت. وی در تمام عمر خود، از جمله به مطالعه در امور ادیان و مذاهب و عرفان برخاسته از این ادیان مشغول بود. این امر همراه با کشفیات معنوی وی در اثر ریاضات ممتد که بخشی از آن زیر نظر استاد و پدرش به انجام رسیده بود، مایه کار بزرگی شد که او در زمانهای بعد آن را جوهرکشی ادیان نامید. س

س"تمام اصول اخلاق و دین را در همان چند بیت اصول عقاید خلا صه کرده ام. ماحصل تجربه یک عمرمن است . دین همین است که من گفته ام ، بقیه حاشیه و فروعات است. "س

و اما در مورد آنکه این سه اصل اولیه و پایه ای چه هستند وی می نویسد:سس

س"مرام ما، آخرين مرام است و تا قيامت هر اسمی از دين بيايد همين است. من آنچه که به درد دين میخورد و اسمش دين است از تمام اديان جوهر کشی کرده و گفته ام و آنچه را از دستورات واحکام و سياست و غيره که به درد دين نمیخورد حذف کرده ام . دين واقعی در اين سه نکته خلاصه میشود: س  

   

س ۱ - توجه به خدا داشته باش و با او راز و نياز کن؛ قبله در قلب ماست،.....س

س ۲-  آنچه بر خود نمی پسندی و نمیخواهی برای ديگران هم  نخواه و همانطور که در دفع  ضرر

خودت میکوشی در دفع ضرر ديگران هم کوشا باش؛ آنچه برخود می پسندی و میخواهی برای          

 ديگران هم همان را بخواه و همانطورکه برای جلب منفعت خودت کوشش میکنی برای د يگران             

هم همان کوشش را بکن.س

س ۳- بدان برای چه به اين دنيا آمده ای، چکار بايد بکنی و وقتی از اين دنيا رفتی چه میشود ......." س

استاد الهی با ارائه کتاب برهان الحق، همه آنچه مربوط به مبانی فکری، عملی و اعتقادی گروه عرفانی اهل حق بود را بطور صحیح و قابل اعتمادی دسته بندی نموده ارائه داد، زیرا اهل حق تا آن روز کتاب مدونی که جوابگوی نیاز عقیدتی و اساس امور عبادی آنها باشد در دست نداشت. تنها کتابی که تا آن زمان در دست بود، کلام سرانجام نام داشت. اما اشکال کار در این بود که نسخه های این کتاب مخدوش بوده با یکدیگر مطابقت نداشتند. از آن گذشته ، مطالب آن ، در همه موارد نیازمند یک تفسیر قابل فهم برای عموم بود و ضمنن در دسترس همگان نیز قرار نداشت. یک مثال بسیار اساسی، زمان اجرای مراسم عبادی «نیتهای مرنوی» است که هرگروه، در زمان مورد نظر خود بجا می آورد. این بدان مفهوم است که عموم اهل حق حداقل در این یک مورد متفق القول نبودند.س

 کتاب «برهان الحق» در همان سالهای اولیه انتشار خود، بوسیله پروفسور سنت ویت من، رئیس دانشکده مطالعات دینی دانشگاه لندن به زبان انگلیسی ترجمه شد و در نشریه علمی همان دانشگاه بچاپ رسید. پرفسور ویت من از نزدیک با استاد آشنایی داشت و به مدت هفت ماه اقامت خود در ایران، هر هفته به دیدار وی می رفت.س

کتاب دیگری که استاد الهی به رشته تحریر درآورد، معرفت الروح نام دارد. این کتاب حاوی اطلاعات با ارزشی در مورد محیط برزخ و نحوه سیرکمال روح در آن منطقه می باشد. تا قبل از انتشار این کتاب ، مسئله برزخ همیشه در هاله ای از ابهام قرار داشته است.س

گفتارها و دروس معنوی وی که در جمعی کوچک ارائه می شده است نیز هم اکنون در قالب کتاب آ ثار الحق در اختیار عموم قرار دارد. این گفتارها، همانطور که بدان اشاره شد، حاوی اطلاعات بسیار پرقیمتی   می باشند که جهان هستی را با جزئیات آن و با منطقی قابل قبول شرح داده ، علت وجود آن و نحوه ارتباط عوامل آن با یکدیگر را تفسیر می کند. س

افکار و تحقیقات معنوی استاد الهی بطور قطع و یقین جوابگوی همه سئوالاتی می باشد که تاکنون ذهن متفکران زیادی را بخود مشغول نموده و برای آن پاسخی نیافته اند. این یک ادعا نیست بلکه واقعیتی است که افرادی با ارائه تحقیقات خود در قالب کتب مختلف در زمینه ها و دیدگاه های متفاوت این امر را مورد بررسی قرار داده اند. ما نیز با ارائه ده ها مقاله از دیدگاه های مختلف، به ویژه در بخش علوم تلفیقی، سعی در اثبات این ادعا نموده ایم.س

استاد الهی با بنیانگذاری دانشگاه سیرکمال که مانند چتری همه ادیان و نحله های فکری و عقیدتی موجود در جهان را پوشش می دهد، در نخستین گام، تکلیف انسان با خود، با جهان هستی و با خدا را روشن ساخت و با زدودن خرافات و فروعات بی مورد و ساخته اذهان بشر از واقعیت، برای دانشجویان، علم لازم برای تکمیل پروسه کمال را مهیا ساخت و آنها را از سردرگمی رهایی بخشید. در این تعلیمات، ساختار جهان هستی شکل می گیرد و اجزای آن در جای خود قرار گرفته، بطور صحیح و منطقی تفسیر می شوند. س

استاد الهی همچنین قاضی و موسیقی دانی برجسته بود و قطعاتی از موسیقی وی در قالب سی دی های متعددی در دسترس می باشند. این نغمات تنها برای عده ای از اعضای خانواده و اندکی از شاگردانش نواخته شد و بطور خصوصی توسط فرزندانش ضبط و ثبت شد و بعد از رحلت وی، در دسترس عموم قرار گرفت. متخصصان امر بر این عقیده می باشند که قطعات نواخته شده که در دستگاهای عرفانی چون شیخ امیری و شاه خوشینی اجرا شده اند در نوع خود بی نظیر می باشند. یکی از دلایل این امر را این افراد در تکنیک استثنایی وی در نواختن این ساز عرفانی می دانند. س

استاد الهی در تاریخ بیست و هفتم مهرماه ۱۳۵۳ شمسی مطابق با نوزدهم اکتبر ۱۹۷۴ میلادی در تهران رحلت نمود. مقبره وی که توسط شاگردانش در شهر هشتگرد بنا شده بود بعد از انقلاب اسلامی، توسط گروهی با تعصبات خشکه گرایانه تخریب شد. هدف این افراد بی حرمتی به جسد وی بود. این گروه پس از چندین ساعت کار تخریب مقبره که از بتون ساخته شده بود، گور را خالی از جسد یافتند.س

طبق بخشی از تعلیمات استاد در ارتباط با مقامات خاص معنوی، از سطح ویژه ای از مقامات شاخص ازلی، یعنی مقامات هفتن و مقام منحصربفرد مظهر مطلق خدا، جسم در زمین      نمی ماند و عروج می کند. س

مدتی بعد در چند متری همان محل، مجددن مقبره ای دیگر به یاد وی بنا شد که هنوز میعادگاه اهل دل، دانشجویان راهش و توریست می باشد.س

از آنجا که در این بخش از مجله، هدف، معرفی کلی استاد الهی می باشد،  در اینجا به همین توضیحات اکتفا می شود. در شماره های آتی، به جنبه های مختلف شخصیت و آثار وی خواهیم پرداخت.س

تطابق دروس استاد الهی با علوم آکادمیک 

از آنجا که دروس استاد الهی قابل انطباق با علوم رایج آکادمیک هستند و از طرف دیگر در این دروس سرو کار ما با بعد مادی جهان هستی نیز می باشد، لذا باید این تعلیمات با زبان و بر اساس علومی چون علم ژنتیک و بیولوژی و فیزیک، تجزیه و تحلیل شده، نتیجه در اختیار عموم قرار گیرد. باید بیاد داشت هرآنچه در جهان هستی در همه ابعاد ممکنه صورت پذیرد از علمی سرچشمه می گیرد که در ابتدای خلقت، قبل از آنکه حتی اولین مخلوق «ماهیت» خلق شود، توسط مبدا خلقت تهیه شده است تا بوسیله آن، جهان هستی ایجاد شود. از این رو می توان نتیجه گرفت که هیچ پدیده و فعل و انفعالی چه روحی و چه مادی، که در سیاره زمین و یا در آنسوی کائنات رخ دهد، از علم خارج نیست. این بدان مفهوم است که همه آنچه مربوط به بعد روحی می شود نیز خارج از علم نیست، اِشکال کار تا قبل از آنکه این دروس ارائه شوند در این امر نهفته بوده است که کسی به همه آن علم دسترسی نداشته است. این است که در آ ثار عرفا و متفکرین، جسته و گریخته برخی از حقایق، بطور متفرق و پراکنده با گوشه های تاریک و قطعات گمشده بسیار، قابل مشاهده است. این یافته ها، حتی تا همین اندازه نیز هرگز از طریق علوم تجربی و در تطبیق با آن، مورد بررسی قرار نگرفته است. س

یکی از مطالب مهمی که شخصن از مطالعه عمیق چندین و چند ساله خود در آثار وی و در تحقیق در جهانی از علم خالص که دریچه آن را او برویم گشوده بود دریافته ام، آنست که علوم آکادمیک که نتیجه قرنها زحمات دانشمندان و محققان است باید با کشفیات استاد که تکمیل کننده همه علوم معنوی حقیقی بجا مانده گذشتگان است تلفیق شود. نتیجه کار، که یک علم تمام عیار تلفیقی است ، قادر به تشریح پدیده هایی می باشد که بشر همواره آنها را به دو دسته علمی ومتافیزیک «ماوراء طبیعت» تقسیم نموده است . حال آنکه همانطور که گفته شد، هر دوی این ابعاد ناشی از یک علم است.س

با این وصف تنها از این طریق می توان جهان هستی را در کلیت خود، با زبان علوم آکادمیک اما ساده و قابل فهم برای عموم، تشریح نمود. این علم  را ما علوم تلفیقی  نامیده و در حال حاضر بخشی از آن را به شش زبان مهم جهان در سایت پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان، در اختیار همگان  قرار داده ایم. بدین طریق معضلات بسیار زیادی که ادیان، فلاسفه و علم، از پاسخگویی بدان عاجز بوده اند، مرتفع شده است.س

دانشگاه سیر کمال و ساختار آن

لفظ دانشگاه سیرکمال ، اولین بار توسط خود استاد الهی برای آنچه وی کشف و دسته بندی نموده بود مورد استفاده قرار گرفت. وی مجموعه این علوم که در قالب هسته های حاوی اطلاعاتی کامل در مورد همه جهان هستی یکجا و بدون شکاف و گوشه های تاریک، طی زحماتی ۵۰ ساله تهیه نموده بود را در اختیار همگان قرار داد.س

 استاد معتقد بود همانطور که در یک دانشگاه، دانشجو باید دروس را بیاموزد و امتحان آن را داده ، پس از قبولی به کلاس بالاتر راه یابد، در امور مربوط به روح نیز وضع به همین منوال است. یعنی روح باید دروس مربوط به هر مرحله روحی، که وظائف نامیده می شوند را آموخته بکار ببندد تا پس از آنکه امتحان مربوط به آن مرحله با موفقیت داده شد، به مرحله بالاتر روحی راه یابد تا بدین سان همه مراحل، طی شده به انتهای راه برسد. در طی این پروسه، دانشجو ضمن آنکه درمی یابد انسان چیست، به مرور با خدا در سطح حقیقی آن، و ارتباط خودش با او آشنا شده و با شناخت و انجام وظائف خود در هر مرحله، موفق به اتمام روند سیرکمال میشود.س

در این ارتباط، استاد در یکی از گفتارهای خود به شخصی اشاره میکند که حتی فارسی هم درست نمی دانسته، علیرغم آن مسائلی را در خواب به زبان عربی به او گوشزد می کرده اند. این گفتار یک اظهار نظر ساده نیست، بلکه برای یک پژوهشگر واقعی آثار استاد، بخصوص برای مقاماتی که در این راه مسئول امتحان دانشجویان می باشند، هشداری است بدان مفهوم که تا افراد، کاملن به واقعیت یک درس معنوی پی نبرده باشند و تمام و کمال تفهیم مطلب نشده باشند، نمی توانید و اجازه ندارید او را به رشته امتحان درآورید. در دانشگاه سیرکمال استاد این یک قانون است. س

 این پروسه، که بطور بسیار خلاصه عنوان شد را وی «سیرکمال روحی» نامید. پس، لفظ دانشگاه و همینطور سیرکمال به هم گره خورده مفهوم می یابد.س

همانطور که گفته شد استاد، اطلاعات مربوط به جهان هستی را کشف و گردآوری نمود و در بسته های علمی ارائه داد. این بسته ها باید به مرور توسط دانشجویان مورد تایید وی رمزگشایی شده در قالب علوم رایج آکادمیک ، حقایق خاص درون هر بسته اطلاعاتی، تئوریزه و اثبات شوند.س

این دانشجویان اولیه را که چنین مسئولیتی را استاد بر دوش آنها نهاده است می توان با پروفسورهایی مقایسه نمود که محقق و پژوهشگر و کاشف می باشند. مانند پروفسور هایزنبرگ، شرودینگر، پاولی و یا آینشتاین که با آثار خود تحولاتی در جهان علم بنا نموده اند. همانطور که نتیجه تحقیقات و مطالعات چنین پروفسورهایی بوسیله پروفسورهای دانشگاهی، تجزیه و تحلیل و تدریس شده و در قالبی ساده تر در اختیار مدرسین مدارس عالی و دبیرستانها قرار می گیرد تا آنها نیز در رده های پایین تر به تدریس آن بپردازند، در دانشگاه سیر کمال استاد الهی نیز وضع به همین منوال است، یعنی پروفسورهایی محدود، به مرور، هر کدام، بخشهایی از آثار استاد الهی را در قالب علم ارائه می دهند که خود بوسیله معلمین معنوی به دیگران تعلیم داده خواهند شد. س

.......ادامه دارد