خطرات لژهای سیاه- قسمت اول

       متافیزیک                                                                                         اندیشه آنلاین/آلمان/شماره هفدهم/فصل تابستان  
Metaphysics
N










euer Text

مقاله های موسیقی

س-قطعات موسیقی تنبور قسمت اول 
قطعه شیخ امیری-  
و مطالبی دیگر

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید


مقاله های سیرکمال

زندگی های متوالی-قسمت اول-
تناسخ یا سیر صعودی-قسمت اول-
و مطالبی دیگر

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید


مقاله های جهان هستی

       دوالیسم-قسمت اول -
او و ما -
و مطالبی دیگر

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید


مقاله های متافیزیک

       سه پیشگوئی -
چند پیشگوئی دیگر -
خطرات لژ سیاه -
روح-علم یا خرافات -
موجودات هوشمند سیاره ما-قسمت اول -
و مطالبی دیگر

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید


مقاله های علمی

       IPv6  -
حیات در خورشید -
حیات در فضا -
فیزیک ذرات و مکانیک کوانتم-قسمت اول -
آیا می دانستید؟ -
هک و هکر- قسمت اول -
و مطالبی دیگر

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید


مقاله های هنری

      مودلیانی  -
فرشهای موزه ای -
نقاشی رئالیسم -
رقصهای فولکلوریک ایران -
و مطالبی دیگر

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید


لژهای سیاه و عرفان خودساخته
(مقاله صوتی در انتهای صفحه)

قسمت اول
مقدمه
س" در جهان هستی، همه پدیده ها از هر دو عنصر نور و تاریکی متأثر می باشند، به همین علت می توان پهنه هستی را جهان سایه روشن دانست. از ابتدای ایجاد نوع انسان، همیشه افرای از طرف مبدا خلقت برای تنظیم امور دنیوی و مسائل سیرکمالی انسانها به زمین فرستاده شده اند که وظیفه خطیر نجات آنها را برعهده داشته اند. از آنجا که بر طبق قوانین ازلی دوالیسم، در مقابل هر پدیده ای باید یک پدیده متضاد قرار داشته باشد ، همیشه در سیاره ما افرادی وجود داشته اند که با ایجاد نقابی به ظاهر خوشایند و با استفاده از اصطلاحات مورد استفاده ماموران باطنی، به ایجاد عرفانهای بی ریشه دست زده اند. از آن خطرناکتر ایجاد گروه های انحرافی می باشد که بعضن خود نیز به شیطانی بودن خود مقر می باشند. روئسای این فرقه ها اغلب خود، تحت تاثیر نیروهای شیطانی بوده و با استفاده از این نیروها و با ترفندهایی که برای افراد بی خبر از معنویت خالص، می تواند بسیار جذاب باشد، اشخاص ساده لوح زیادی را به دام خود افکنده اند و آنها را به ناکجاآبادی رهنمون کرده اند که بازگشت از آن، کار ساده ای نیست.س
فصلنامه اندیشه آنلاین آلمان، بر طبق رسالتی که برعهده گرفته است به همه افرادی که به مسائلی همچون احضار روح، جادوگری و تماس با نیروهای غیبی علاقمند هستند و یا معنویت را با کسب نیروهای مافوق طبیعت، همچون راه رفتن بر روی آب و آتش و یا اعمالی چون خواندن فکر دیگران اشتباه می گیرند، توصیه می کند که این قبیل مسائل و مطالب، هیچگونه سنخیتی با معنویت خالصی که در عالم معنا ریشه داشته باشد، ندارند. معنویت یعنی کسب تعالیم واقعی در مورد وظائف هر انسان در هر مرحله و عمل به آن وظائف برای پیمودن مسیر کمال روحی ، تا بازگشت به مبدأ، امکان پذیر شود. شما می توانید تکنیک راه رفتن روی آب را بیاموزید و با غروری که در پی آن بدان دچار خواهید شد برای همیشه از دستیابی به کمال بازبمانید. هیچکدام از مقامات شناخته شده و آنها که برای عموم شناخته شده نیستند و یا حتی افرادی که هم اکنون در سیاره ما می زیند و در مراحل بسیار بالای کمال قرار دارند، این راه ها را نرفته اند و دست به چنین اعمالی نزده اند.س
باید در نظر داشت، جن گیری، احضار روح، جادوگری و این قبیل اعمال، انحراف مطلق از مسیر مستقیم سیرکمال روحی می باشد. صرف نظر از عواقب شومی که پرداختن به اعمال یاد شده فوق دارد ، نباید فراموش کرد که می توان با فراگیری برخی تکنیکهای ویژه، به کارهای خارق العاده دست زد و برای مثال بر روی آتش راه رفت. این کار آسانی است که هرکس قادر به انجام آن می باشد، اما عمل به شعار معروف «آنچه برای خود مفید می دانی برای دیگران هم همان را بخواه» و در جهت عکس«آنچه برای خود مضر می دانی در دفع آن برای دیگران هم کوشا باش» کار هرکسی نیست و انجام حقیقی آن، مبارزات بسیار جدیی را با نفس می طلبد.س
از آنجا که در کشور ما ایران نیز فرقه های خطرناک، مانند قارچ سمی سر از زمین در می آورند و ادعای دستگیری و هدایت انسانها را دارند، بدون آنکه ریفرنس و سندی برای گفته های خود ارائه دهند و از طرف دیگر، گفته می شود حدود شصت فرقه شیطانی در ایران فعال می باشند، در این مقاله و چند مقاله آتی به بررسی هشدارآمیز در این مقوله خواهیم پرداخت و سعی خواهیم نمود تا تفاوت مابین راه های حقیقی و لژهای شیطانی را آشکار نماییم.س
قبل از آنکه در مقالاتی دیگر به بررسی عمیق تر لژهای سیاه که با نامهای فریبنده به کار خود ادامه می دهند بپردازیم، در اینجا مقاله ای را از دیون فورچون، (متولد سال ۱۸۹۰ میلادی در ویلز انگلستان و متوفای ۱۹۴۶ در لندن ) برای شما انتخاب نموده ایم که به افرادی که در دام چنین گروه هایی افتاده اند که بعضن به نام دین فعال می باشند، توصیه های مهمی را می نماید. برای مثال وی در بخشی از کتاب خود می نویسد:س
س" خانم «ادی» بنیانگذار فرقه «علم مسیحی» بی آنکه هیچ دانش عمیق و مستدلی درباره شگردهای امور غیبی و نیز روش های به کارگیری آنها داشته باشد، از این روشها، ناشیانه استفاده می کرد و می کوشید این علوم را به گونه ای آموزش دهد که تنها بتوان در راه خیر و درست از آنها استفاد کرد و قدرت های شیطانی و شر آنها را پوشیده نگه می داشت. اما او خود بخوبی از امکانات دهشتناک سوء استفاده از این نیروها که وی آنها را «مغناطیس خبیث حیوانی» می نامید، آگاه بود. نیرویی که تمام عمر، بر زندگی او سایه افکنده بود."س
در ادامه هشدارها، دیون فورچون به بسیاری از این لژهای سیاه ، که بخش عمده عمر خود را صرف مبارزه با آنها نموده بود، اشاره می کند که با طرفندهای تبلیغاتی، حتی در نشریات، آگهی هایی از این قبیل را انتشار می دهند:س
س" انتقال فکر به دیگران!، بروشور مجانی تله پاتی!، ارتباط ذهنی بی واسطه!، حل مشکلات زندگی، سلامتی، عشق، پول، کدام را می خواهید؟ ! بگذارید کمکتان کنیم!. دستورالعملها را دقیق انجام دهید، موفقیت حتمی است!.  معضلات شخصی و شغلی شما را درست مانند یک پزشک خانواده حل می کنیم!.  علم هیپنوتیزم را به شما می آموزیم! ........"س
برای میلیونها ایرانی که در جوامع غربی زندگی می کنند و مخصوصن برای نسلی که در این جوامع متولد شده و رشد یافته است و با این زبانها آشنایی کامل دارد، امکان غلطیدن در این دام ها بسیار محتمل است. "س
فصلنامه اندیشه آنلاین آلمان- فرامرز تابش 

خطرات غیرغیبی لژ سیاه
بررسی واقعیاتی در مورد نهادهای شیطانی، اگرچه ما را در سنجش شواهد محتاط میکند، اما نباید چشممان را بر این واقعیت ببندد که «در هر گله ای احتمال وجود یک بزِ گَر میرود» و انجمنی که با نیات خیر بنیاد گذاشته شده است، چه بسا ناخواسته، به علت سهل انگاری یا عیوب رهبرانش به راه شیطانی و شر بیفتد. چه بسا بی گناهانی که در آغاز انحطاط گروه، یعنی زمانی که هنوز پلیدی، آن را کامل فرا نگرفته است به آن می پیوندند و خود را در دام موقعیتی پلید و زشت، گرفتار میبیند، اگرچه این موقعیت هنوز به مرحله ی خطرناک نرسیده باشد.س
در اینجا به خطرات اساطیرای که گاه در پس «حجاب معبد» [1] رخ میدهد اشاره میکنیم، زیرا طبیعت بشر در همه جا یکسان است و در انتخاب راه خود به سوی گور، چندان ابتکاری نشان نمیدهد. شاید چنین تصور شود که در این مقاله نیازی به صحبت درباره این گونه مسائل نیست، اما اگر این مقاله بخواهد رسالتی را که هدف آن است انجام دهد، به سه دلیل باید درباره این مسائل صحبت کند. اول آن که بیشتر شاگردان علوم غیبی را زنان تشکیل میدهند و حتی در چنین زمانه ای ، معمولن از وجود دنیای زیرزمینی آگاه نیستند، دنیایی که صرف نظر از پلیدی های دیگر، با مسیری مستقیم و باریک به قلمروی جنایتکاران و تبهکاران متصل میشود. دوم آن که، آگاهی از این واقعیات، برای تشخیص درست ضروری است و بالاخره سوم آن که اغلب از نیروهای غیبی برای رسیدن به هدف های کاملن مادی استفاده میشود. در نتیجه، وقتی جرمی عادی در ارتباط با انجمنی از معتقدان به علوم غیبی مطرح میشود، روش های متعلق به دنیای غیب، شکل پیچیده ای به مسئله میدهد.س
همیشه باید به خاطر داشت که یک لژ، صرفن برای سرپیچی از قانون تأسیس میشود. چنین لژی چه بسا با هدفی کاملن قانونی بنیان گذاشته شود، اما شیطان صفتان برای رسیدن به مقاصد خود، از آن ، سوءاستفاده کنند، زیرا بعضی از انجمنها، به علت ماهیت سری بودن جلساتشان به پوششی برای انواع قانون شکنی تبدیل میشوند.س
یک انجمن غیبی به فعالیت در زمینه ی قاچاق مواد مخدر تبدیل میشود، دیگری درگیر جنایات غیر عادی میگردد، سومی به سمت یک خانه ی بدنام تنزل میکند و رئیس آن نیز در سقط جنین استاد است. ........ اشخاصی که بدون تحقیق کافی در مورد این انجمن ها و سابقه ی گردانندگانشان به آنها می پیوندند، چه بسا خود را گرفتار یک یا همه این مسائل ببینند.س
در پس پرده اسرار، که با سوگندهای محکم حفاظت میشود، چیزهای زیادی رخ میدهد. در نتیجه لازم است به دقت در مورد شخصیت، حسن شهرت و سابقه ی گردانندگان انجمن تحقیق شود.س
اگر دسترسی به این اطلاعات به راحتی ممکن نشود، اشکالی در کار است. «غریبه ی اسرارآمیزی» که به تازگی از شرق یا اروپا که هر دو نشانه هایی مبهم هستند، آمده است، احتمالن یک کلاه بردار است.س
اگر دست یافتن به سابقه ی اسناد مشکل باشد، میتوان از نشریه ی معروف «حقیقت» ...... کمک گرفت. این نشریه در اصل برای برملا کردن سوءاستفاده های مالی و اجتماعی، تأسیس شده است و به همین منظور فهرستی سیاه، از اشخاصی که بهتر است از آنها پرهیز شود در آن به چاپ میرسد. این نشریه به شیوه ای عادلانه و بدون ترس عمل میکند و نه میخواهد مردم را محکوم کند و نه به آنها ارج بگذارد. سخت مراقب دست اندرکاران علوم خفیه و شارلاتانهای رسواست. خدمتی که همه معتقدان قلبی به مذهب عقلایی، باید سپاسگذار و پشتیبان آن باشند.س
رایج ترین خطری که شخص با وارد شدن به حلقه ی افراد ناباب در معرض آن قرار میگیرد، پرداخت پول بیش از عرف رایج، یعنی اخاذی یا باجگیری است. باج گرفتن، شایع ترین نوع آزار در لژهای سیاه است. اولین و تنها چاره ی کار دراین موارد، سپردن کار به پلیس(منظور جوامع غربی می باشد) است. در درجه اول به این دلیل که به عنوان یک شهروند وظیفه دارید تا برای در امان نگاه داشتن دیگران از خطر، پلیس را آگاه کنید. دوم این که اگر این کار را نکنید، شکنجه دهندگانتان تا وقتی که تمام پولتان را نگیرند، شما را رها نمیکنند و حتی در آن زمان هم اگر به عنوان آلت دست برایشان مفید باشید، آزادتان نمیگذارند. هیچوقت با دادن پول به باج گیر، از شر آن خلاص نمی شوید، بلکه این کار دعوتی است تا باز هم به سراغتان بیاید. اگر از همان ابتدا به سرعت و قاطعانه عمل کنید، در اندک مدتی از شر او خلاص خواهید شد.س
باج گرفتن یعنی دریافت پول از راه تهدید. تن دادن به انجام هر کار در اثر تهدید نیز، جرم به حساب می آید. قول و قرارها یا اسنادی که با تهدید امضاء میشوند، ارزش قانونی ندارند. تهدید، لزومن به شکل مستقیم و آشکار، مثل تهدید مسلحانه، نیست. هرچه فردی را بر خلاف میل باطنی اش به کاری وادار، تهدید تلقی میشود. به عنوان مثال اگر شما را مرعوب کرده باشند، ولو به شکلی ماهرانه، که در صورت عدم شرکت در پرداخت هزینه های مؤسسه ای درباره ی علاقه تان به علوم خفیه شایعه پردازی خواهد شد و احتمال بدهید که این شایعات در روابطتتان با خانواده یا کارفرمایانتان اثر نا خوشایندی داشته باشد، این کار، تهدید و باج گرفتن به حساب می آید. در واقع، هرچیزی که از اضطراب شخص استفاده کند تهدید است.س
حال اجازه دهید ببینیم بهترین کار در مقابل تهدید چیست. تهدید را با تهدید جواب دادن عاقلانه نیست. بهترین کار آن است که بگویید درباره اش فکر خواهید کرد و سپس مستقیمن به نزدیک ترین پاسگاه پلیس بروید و تمام جریان را تعریف کنید. مطمئن باشید که در نهایت ادب، با شما رفتار خواهد شد و ماموران پلیس از هیچ کمکی فروگذار نخواهند کرد، حتی اگر اعتراف کنید که خودتان هم چندان بی تقصیر نیستید. مراجعه به پلیس و تشریح صادقانه قضیه، به قول عامه، حتی «شهادت سلطان را هم بی اعتبار میکند». مقامات مسئول در حمایت از شخصی که این کار را میکند، از هیچ کاری فروگذار نخواهند کرد.س
از این که شاهدی برای اثبات گفته های خود ندارید، دلسرد نشوید. ممکن است پلیس بگوید شواهد کافی برای صدور حکم جلب ندارد، اما به تحقیقات خود ادامه میدهد. همین امر برای ترساندن باجگیران و فراری دادنشان، حتی از کشور کافی است. هنگام فرار هم معمولن به فکر تهدید شما نمی افتند بلکه میخواهند تا هنوز به تله نیفتاده اند، بگریزند. علاوه بر این، شکایت شما در بایگانی پلیس میماند و پیگیری میشود. شاید پس از مدتی، شکایت دیگری بشود یا شاید پیش از شما شده باشد و به دام انداختن خلافکاران را آسان تر کند. همیشه با خاطر داشته باشید که باج گیر بیشتر از شما از شناخته شدن واهمه دارد، زیرا هرچقد هم جریان برای شما عواقب ناخوشایند داشته باشد، اوست که به دوره محکومیتی طولانی محکوم میشود.س
ترس از آشکار شدن خطاهای خودتان هم نباید مانع مراجعه شما به پلیس شود. به ماهیت اتهاماتی که باج گیر در مورد شما عنوان خواهد کرد، هرگز اشاره نخواهد شد، زیرا شما نیستید که محاکمه میشوید. هویت شما فاش نخواهد شد. از شما به عنوان آقای «الف» یا خانم «ب» نام برده خواهد شد. شما را نه به چشم خطاکار و شایسته ی سرزنش، بلکه به عنوان شخصی که به وظیفه ی اجتماعی خود عمل کرده است، خواهند نگریست و مسئولان از هیچ اقدامی برای هموار کردن راهتان فروگذار نخواهند کرد(البته این امر در جوامع دمکراتیک قابل اجراست. اندیشه آنلاین آلمان). در حال حاضر تلاش های مجدانه ای برای سرکوب این جرم ناپسند صورت گرفته است و قضات، متهمان را به محکومیت های عبرت انگیزی محکوم میکنند. از شاکیان هم حمایت کامل میشود تا جرعت کنند و به مراجع قضایی مراجعه نمایند.س
صرف نظر از اعمال زور، گاهن اشخاص ناآگاه، در هنگامه ای که از درک امور خفیه به وجد می آیند مبالغ زیادی، بسیار بیشتر از بضاعت خود، میپردازند و حتی تمام هستی خود را بردایره میگذارند و سپس هنگامی که مشاهده ی رخدادهای بعدی، آن ها را از عوالم ساده دلانه ی خود به در می آورد، سخت از کار خود پشیمان میشوند. در بسیاری از موارد، وکیل کار آزموده ای میتواند پول آنها را پس بگیرد. دادگاه ها نظر مساعدی نسبت به پرداخت کمک های مالی هنگفت به «جنبش ها» ندارند. ناگفته پیداست که هیچ مؤسسه ی درست کاری راضی نیست یکی از اعضایش به قیمت افزایش سرمایۀ مؤسسه، از هستی ساقط شود. البته مؤسسه هم حق دارد از خود در مقابل دمدمی بودن، دشمنی و برنامه ریزی کسانی که میخواهند با امداد مالی، از نفوذ آن مؤسسه به نفع مقاصد خود استفاده کنند، دفاع کند.س
همه میدانند که داروهای گوناگونی برای برانگیختن خودآگاه و ایجاد حالت فراوانی موقت، وجود دارد. اما بسیاری نمیدانند که بیشتر این موارد، در فهرست داروهای خطرناک قرار دارند و تهیه آنها از منابع مشکوک و حتی به همراه داشتن شان، مگر برای منظوری قانونی، قابل پیگرد قانونی است. در این موارد هم، مقامات، بسیار هوشیارند و قضات با شدت عمل با این نوع پرونده ها برخورد می کنند.س
همه پیروان نیروهای خیر بر این عقیده اند که تحریک خودآگاه به وسیله ی داروهای مخدر، خطرناک و نامطلوب است. شاید بعضی از محققان به دلایل قانع کننده آزمایش هایی با داروهای مخدر بکنند، اما من تصور نمیکنم هیچ دلیل قانع کننده ای برای آشنا کردن نوآموزان علوم خفیه با داروهای مخدر وجود داشته باشد. به هر حال، چنین آزمایش هایی باید با نظارت یک پزشک حاذق انجام شود تا در صورت لزوم از بروز فاجعه جلوگیری کند. داروهای مؤثر بر ذهن، بر روی قلب هم اثر میگذارند و قلب هم همیشه در وضعیت مطلوب نیست. علاوه بر این، ترکیب این داروها استاندارد نیست و تفاوت بسیار دارد. بعضی دارای ناخالصی های مختلف هستند و چه بسا نمونه هایی از آنها به حد دهشتناکی مسموم کننده باشند. ناخوشایندتر این که جسدی به طور غیر مترقبه و ناگهانی روی دستت بماند و آن جسد خودت باشی. حالتی که امکان وقوعش در صورت استفاده از داروهای به اصطلاح «شل کننده پیچ و مهره های ذهن» ممکن است پیش آید.س
به طور کلی، اخلاقیات بشر از دید یک آرمان گرا، فاصله زیادی تا وضعیت آرمانی دارد. در مورد انجمن های علوم خفیه، که ساحل شرقی «بوهم» را اشغال کرده اند، این فاصله بیشتر است. چند نفر از بهترین آنها، که معتقند علوم خفیه در واقع نوعی مذهب است، استاندارد بالایی دارند، اما بقیه، مجموعه رنگارنگی از انواع و اقسام آدم ها هستند. البته این موضوع به بحث ما ارتباطی ندارد. اگر مردم تصمیم میگیرند به هر فرقه ی بی نام و نشانی بپیوندند، به خودشان مربوط است.س
همچنین در حال حاضر، لزومی ندارد به سؤاستفاده انجمن ها از غریزه ی جنسی، که نیازمند بررسی دقیق است، اشاره کنیم. آنچه دارای بار منفی است، زندگی آزاد و بی قید و بندی است که در پس پرده ی تظاهر به اشتغال به علوم خفیه، جریان دارد. از این گونه موارد، بسیار دیده ام. رهبر گروه، به طور منظم از شاگردانش سؤاستفاده جنسی میکند، آن هم به این بهانه که این موضوع، جزئی از آیین پیوستن آن ها به گروه است و اعضای گروه هم به حسن نیت کامل، این موضوع را می پذیرند. بسیاری دیگر، دلبستگی های عاطفی پیدا میکنند و تا مرز ناراحتی اعصاب پیش میروند. لازم به توضیح نیست که چنین اعمالی به هیچ وجه در مسیر نیروهای معتقد به خیر(نیروهای معنوی حقیقی) جایی ندارد.س
حیرت انگیز است که تا چه حد، زنان آرمان گرا و با فرهنگ و دارای خانواده های اصیل، در برابر چنین نظریه ها و اعمالی، زود تسلیم میشوند. تصور خطراتی که عضویت در این گروه ها برای دختران جوان و زنان چشم و گوش بسته دارد، چندان مشکل نیست.س
اغلب مرا به کوته نگری نسبت به گروه هایی که چنین اعمالی در آن ها انجام میشود، متهم کرده اند. اما رنج و دردی که افراد متحمل میشوند و به طور کلی حالت غیر اخلاقی این مسئله، چنان مشمئز کننده است که تساهل در این مورد، به نحو خطرناکی به سمت خودخواهی می گراید.س
شاید عامه ی مردم این موضوع را ندانند، اما خطر فساد پسر بچه ها و جوانان در لژ سیاه، کم تر از خطری که در کمین زنان است نیست. در مواردی، چنان وقایع وقیحانه ای پیش آمده است که پلیس چه در داخل انگلستان و چه در خارج از کشور، ناگزیر به مداخله شده است.س
در دوران باستان و در میان اقوام بدوی، قربانی کردن انسان یکی از آیین های متداول در علوم خفیه بود. این کار حتی امروزه، هنوز هم در اروپای شرقی انجام میشود. داستان کودکانه ریش آبی، از زندگی «ژیل دوری»، مارشال فرانسوی که از یاران ژاندارک بود، الهام گرفته شده است. او در جریان اعمال جادوگرانه اش، کودکان و نوجوانان بسیاری را قربانی کرد. ....... اخیرن کتابی درباره ی جادو به دستم رسیده است که در آن آمده است، بهترین خون قربانی، خون یک پسر بچه است.س
اغلب به جنبش علوم خفیه، اتهام دخالت در فعالیت های سیاسی زده میشود. با این حال، هنگام بررسی واقعیت این اتهام، نکاتی را باید در نظر داشت. اول این که جنبش علوم خفیه، ترکیبی همگون نیست. کاملن نامنظم و سازمان نیافته است و بیشتر به وضع انگلستان پیش از پیروزی نورمن ها شباهت دارد. وضعیت گروه های مختلف با هم بسیار متفاوت است و آنچه در مورد یکی صدق میکند، شاید در مورد دیگری صادق نباشد. شکی نیست که سازمان های مختلف، گاهی اوقات در فعالیت های سیاسی شرکت کرده اند، مانند ارتباط انجمن فلسفه خدایی با جنبش های سیاسی هند. اما باید توجه داشت که انقلابی های یک نسل، مرتجعان نسل بعد هستند. به هر حال، سیاست یعنی اختلاف عقیده و چه بسا درستی نظرات کسانی که با آنها مخالفیم، در پایان به اثبات برسد.س
........
مشکلاتی که در این قسمت بیان شد، فقط منحصر به انجمن های علوم خفیه نیست، بلکه همه مؤسسه هایی که اعضای خود را بدون سختگیری زیاد انتخاب می‌کنند، با آنها درگیرند. مؤسسه هایی که با آگهی عضو جم می‌کنند، ناچارند همه مراجعان خود را بپذیرند و سپس ، با تکیه بر وقایع بعدی، که بعضی هم واقعن عجیبند، آنها را دست چین کنند. نمی توان انجمنی را به دلیل این که گاه و بی گاه عضو نامناسبی را بر می گزیند مقصر دانست، مگر این که تعداد این نوع اشخاص زیاد شود.س
لژ های مشکوک را به راحتی می توان از اعضای آن تشخیص داد. اعضایی که می‌توان گفت مخلوطی هستند از ماجراجویان بی سر و پا و چند تایی هم افراد سطح بالا که به دنبال تجربه های جدید و ناب و احساسی می گردند. لژهای سیاه واقعی ، مانند لژ های سفید سطح بالا بسیار انحصاری اند و هیچ غیر خودی نمی توان وارد آنها شود . شاگرد مکتب علوم خفیه سیاه، در کسب دانش و تجربه ی مافوق طبیعی بسیار جدی است و وقت خود را با یک مبتدی تلف نمی کند. کسانی که پس از گذراندن دوره‌ی مبتدی در «دربار بیرونی» یک لژ سفید به یک لژ سیاه می پیوندند، این کار را با چشمان باز و در حالی که تجربه باید راهنمایشان باشد ، انجام می‌دهند .اگر تجربه ی ناراحت کننده ای را پشت سر گذاشته باشند، نمی توان از دلسوزی برایشان خودداری کرد . من به اشخاصی کمک میکنم که قربانی شده اند، نه کسانی که در چاه خود کنده، افتاده اند. زن یا مردی که پیمودن مراحل تدریجی پیوستن به انجمن علوم خفیه را رد می‌کند و می خواهد یک شبه ره صد ساله برود، با سر به زمین خواهد خورد.س
درخواست پرداخت مبلغ هنگفت،همیشه علامت خطر است. یکی از سخت ترین مقررات پذیرفته شدن، این است که اطلاعات مربوط به علوم غیبی را هرگز نباید فروخت یا از آن برای کسب منفعت استفاده کرد.س
استادی را می شناسم که برای هر جلسه مشاورت، ۳۰۰ پوند میگیرد و دانش خود را در اختیار هر کس که ۳۰۰پوند داشته باشد، قرار می دهد. به عقیده ی من ، کسی که ۳۰۰پوند برای چنین کاری می پردازد، استحقاقی بیش‌تر از آنچه به دست می آورد را هم ندارد.س
یکی دیگر از نشانه های مشکوک، این است که استاد(خودخوانده)، دربرابر شخصی که هنوز پذیرفته نشده است،انواع و اقسام حرکات و حالات را از خود نشان می دهد.س
هیچ استاد واقعی چنین کاری نمی کند. از کسی هم که از زندگی های گذشته شما خبر میدهد، هاله ی شما را توصیف می کند، چشمانش را در حدقه می چرخاند، و ول می خورد و به محض معرفی شدن شما ،از استاد اعظم، پیغامی برایتان می آورد، باید اجتناب کنید.س
هر چه بیش تر، جنبش علوم خفیه را برسی می کنم ،از اینکه مردم چه چیز هایی می گویند و انجام می دهند بدون اینکه مورد پرسش قرار گیرند، بیش تر تعجب می کنم. اشخاص عادی در مواجهه با علوم خفیه، از حالت عادی خود به در می آیند و اغلب سه مرحله را می گذرانند. اول ، تصور می کنند همه ی این مسائل خرافات و حقه بازی است، دوم، پس از برطرف شدن بدگمانی شان،هر چیزی را می پذیرند . آنان اگر به مرحله سوم برسند، یاد می‌گیرند که انتخاب کنند و تفاوت میان انجمن های سیاه، سفید و بی مایه را تشخیص دهند.س
ادامه دارد...........س
[1]veil of the temple
..............................................................................
گروه بررسی و پژوهش اندیشه آنلاین آلمان
منبع: رجوع شود به بخش منابع و مستندات
...................................................................
  gCihd sdhi , uvthk o,nshoji:کد ثبت در آرشیو فصلنامه
در یوتیوب                                                                                     
برای مشاهده فیلم ویدئویی مقاله، در اینجا کلیک کنید                                                                  
..................مقاله های پر خواننده.......................
حجاب اجباری، یک مورد فقهی یا قرآنی؟

پیرامون مسئله حجاب اسلامی، حدود آن و اجباری و یا آزاد بودن انتخاب آن، بحثهای زیادی در حداقل چهار دهه پیش در جریان بوده است. عده ای این مطلب را تنها مخصوص زنان پیامبر و متعلق به صدر اسلام می دانند و عده ای آن را برای زنان مسلمان یک دستور الهی تلقی می کنند که خروج از آن ممکن نیست.س 
در گشت و گذاری در قرآن برای یافتن ریشه و اساس امر حجاب که به نوعی جزو ارکان اصلی اسلام تلقی می شود، به دو آیه از دو سوره مختلف برمی خوریم. در این ارتباط در آیه ۵۹ از سوره احزاب چنین آمده است:س

یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لازْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً؛[احزاب/۵۹]س
در مورد آیه فوق ، ترجمه ای که در اکثر پایگاه های اطلاعاتی قرآنی آمده کمابیش چنین است:س
س"اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها خود را بر خویش فروافكنند، این كار براى اینكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است."  س

روح، علم یا خرافه؟ 


آزمایش توکیو
در نیمه سال ۲۰۱۰ میلادی محققین ژاپنی دست به آزمایشی زدند که نتایج جالب توجه و حیرت انگیزی در پی داشت. این افراد نقشه ایستگاه های قطار شهری توکیو و حومه را تهیه نموده و بر روی هر ایستگاه بر روی کاغذ، یک قطعه کورن فلکس قرار دادند. در ادامه کار این افراد فقط قطعه کورن فلکسی که بر روی نام شهر توکیو قرار گرفته بود را با قارچ و یا کپک مخاطی آغشته نمودند. این صفحه کاغذی که نقشه ایستگاه های ترن و بر روی آنها قطعات کورن فلکس قرار داشت بوسیله دوربینهای فیلمبرداری قوی تحت نظر قرار گرفته شد و همه آنچه رخ داد فیلمبرداری شد. در انتها، نتیجه کار حیرت آور بود زیرا قارچ مخاطی، بدنبال یافتن غدا، خود را بر روی صفحه کاغذ، درست در جهت و بسوی قطعات کورن فلکس گسترش داده بود و با کمی پیشرفت به سوی جهاتی دیگر که به کورن فلکس ختم نمی شد، بزودی مسیر را اصلاح کرده به طرف اصلی یعنی جاییکه غذا قرار داشت تغییر جهت داده بود. س

  س
شخصیتهای تاثیرگذار
1974- 1895 استاد نورعلی الهی 
قسمت دوم

بخشی از دستاوردهای استاد الهی
حداقل در این تمدن حاضر، آنچه تاکنون در باره جهان هستی و انسان و هدف از آفرینش ارائه شده است در بهترین حالت به پازلی شبیه است که قطعات زیادی از آن مفقود شده است و این امر طرح اصلی را چنان مخدوش کرده است که تشخص آن برای جویندگان حقیقت غیر ممکن است. در این راستا، استاد الهی این قطعات گمشده را یافت و برجای اصلی خود نشاند، طرح را بازبینی نمود، خرافات را از حقایق جدا کرد و طرح اصلی و بی پیرایه و عاری از خرافه را ارائه داد. س
باید در نظر داشت این مهم، امریست که در گرو چند عامل تعیین کننده می باشد. س
-اول آنکه شخصی که قادر به ایجاد چنین تغییراتی باشد، باید از تقرب چشمگیری به مبدا خلقت برخوردار باشد.س-
-دوم آنکه قادر و مجاز باشد در بعد معنوی به تحقیقات بپردازد، مشاهدات خود را درک کند و بتواند آنها را در قالبی قابل فهم برای انسان، ارائه دهد.س-
  
س
شخصیتهای تاثیرگذار
1974- 1895 استاد نورعلی الهی  
قسمت اول

استاد نورعلی الهی در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۲۷۴ شمسی، مطابق با ۱۱ سپتامبر ۱۸۹۵ میلادی در یک خانواده باستانی معنوی شناخته شده، در قریه کوچکی به نام جیحون آباد در بخش دینور شهرستان صحنه واقع در استان کرمانشاه دنیا آمد. پدر استاد الهی، از بزرگان و از اقطاب و ملاکین گروه عرفانی اهل حق بود. در چنین فضایی استاد در خردسالی با مبانی معنویت و مخصوصن موسیقی عرفانی آشنا شد و در همان اوان کودکی به یکی از چیره دست ترین تنبورنوازان مبدل گشت. در همان سالها و دوران بعد، وی به یادگیری و نواختن سازهای دیگر ، از جمله تار ، سه تار ، ویلون ، دف و نی نیز مبادرت ورزید. س
استاد در دستگاه قضایی ایران به شغل قضاوت در دادگستری اشتغال داشت. وی در تمام عمر خود، از جمله به مطالعه در امور ادیان و مذاهب و عرفان برخاسته از این ادیان مشغول بود. این امر همراه با کشفیات معنوی وی در اثر ریاضات ممتد که بخشی از آن زیر نظر استاد و پدرش به انجام رسیده بود، مایه کار بزرگی شد که او در زمانهای بعد آن را جوهرکشی ادیان نامید. س
..................و همچنین.......................
Share by: