مسیحیت- قسمت اول

       کاتولیک یا پروتستان؟                                                                                                     اندیشه آنلاین/آلمان/شماره هفدهم/فصل تابستان  
Catholicism or Protestantism? 

مقاله های موسیقی

قطعات موسیقی تنبور- قسمت اول- 
قطعه شیخ امیری

و مطالبی دیگر

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید


مقاله های سیرکمال

زندگی های متوالی-قسمت اول-
تناسخ یا سیر صعودی-قسمت اول-
و مطالبی دیگر

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید


مقاله های جهان هستی

       دوالیسم-قسمت اول -
او و ما -
و مطالبی دیگر

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید


مقاله های متافیزیک

       سه پیشگوئی -
چند پیشگوئی دیگر -
خطرات لژ سیاه -
روح-علم یا خرافات -
موجودات هوشمند سیاره ما-قسمت اول -
و مطالبی دیگر

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید


مقاله های علمی

       IPv6  -
حیات در خورشید -
حیات در فضا -
فیزیک ذرات و مکانیک کوانتم-قسمت اول -
آیا می دانستید؟ -
هک و هکر- قسمت اول -
و مطالبی دیگر

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید


مقاله های هنری

      مودلیانی  -
فرشهای موزه ای -
نقاشی رئالیسم -
رقصهای فولکلوریک ایران -
و مطالبی دیگر

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید

مذهب کاتولیک و مذهب پروتستان: تفاوت در چیست؟
قسمت اول

بسیاری از دوستان از ما می‌پرسند که کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها چه تفاوتی با هم دارند. برخی به یکدیگر پاسخ می‌دهند که کاتولیک‌ها «پاپ» دارند، و پروتستان‌ها ندارند؛ یا کاتولیک‌ها حضرت مریم را می‌پرستند، اما پروتستان‌ها چنین نمی‌کنند. اما آیا تفاوت این دو مذهب از دین مسیحیت در همین است؟ آیا این دو شاخۀ مسیحیت فقط در چنین اموری با یکدیگر تفاوت دارند؟ ما در این مقالۀ مختصر، خواهیم کوشید به ریشۀ تفاوت بپردازیم.س

علت تفاوت بطور مختصر
نخست، ریشۀ این تفاوت را به شکلی کلی و اجمالی بیان می‌داریم، و سپس، در ادامۀ مقاله به تشریح آن خواهیم پرداخت، و برای دستیابی به این منظور، ناگزیر از مراجعه به تاریخ اولیۀ مسیحیت خواهیم بود.س
پس نخست، ریشۀ تفاوت در یکی دو جمله: این تفاوت اساساً در اینست که مسیحیت از کدام منبع یا مرجع استفاده می‌کند تا اصول عقیدتی و آیینی-عبادی خود را به دست بیاورد؟ بله، تفاوت از تعیین این منبع یا مرجع حاصل می‌گردد. مارتین لوتر، پیشگام نهضت پروتستان، اظهار می‌داشت که مسیحیان باید اصول عقیدتی و عبادی خود را فقط و فقط از «کتاب‌مقدس» استخراج کنند (یعنی از تورات موسی، نوشته‌های انبیای کهن یهود، و انجیل). اما کلیسای کاتولیک، و نیز ارتودکس، این اصول را از سه مرجع استخراج می‌کنند: کتاب‌مقدس، سنت رسولان و پدران، و مصوبات شوراهای بین‌الکلیسایی. به این ترتیب، برای مثال، اگر بخواهند پاسخی برای مشکل سقط جنین بیابند، جستجوی خود را از کتاب‌مقدس و سنت آغاز می‌کنند، و چنانچه در این دو منبع به پاسخی صریح و قاطع نرسیدند، شورایی بین‌الکلیسایی تشکیل می‌دهند، و بر اساس روح یا جان کلام آن دو منبع، تصمیمی برای این مشکل جدید اتخاذ می‌کنند.س
حال، ممکن است برای خوانندگان این مقاله، این سؤال مطرح گردد که کدامیک از این دو مذهب یا دو شاخۀ مسیحیت نظر درست را دنبال می‌کنند؟ آیا حق به جانب کاتولیک‌هاست (و نیز ارتودکس‌ها) یا به جانب پروتستان‌ها؟ ما در این مقاله که صرفاً حالتی پژوهشی دارد، مطلقاً موضع‌گیری نخواهیم کرد، بلکه همچون یک خبرنگار بی‌طرف، با دوربین فیلم‌برداری خود، و با کمک «تونل زمان»، به سدۀ نخست مسیحیت برمی‌گردیم و فیلمی را که تهیه کرده‌ایم، در معرض تماشای علاقمندان قرار می‌دهیم تا هر یک، به نتیجه‌گیری مورد نظر خود برسند.س

سدۀ نخست مسیحیت و عصر رسولان مسیح
و اما سدۀ نخست مسیحیت، در دورۀ رسولان مسیح! نخستین روز تأسیس «کلیسا» به دست رسولان (یا طبق اصطلاح متداول، همان «حواریون»)! چه اتفاقی افتاد؟ ده روز از بالارفتن عیسای مسیح به آسمان گذشته بود. یهودیان را عیدی مذهبی بود، به نام «پنتیکاست». در آن روز، خدا مستقیماً عملی شگفت‌انگیز در میان رسولان و عده‌ای از یاران مسیح به‌عمل آورد که نظر زائران یهودی در اورشلیم را سخت جلب کرد. بدون ورود به جزئیات امر، فقط به ذکر این نکته بسنده می‌کنیم که این رویداد خارق‌العاده به پطرس رسول فرصتی مناسب داد تا برای نخستین بار، پیام مسیحیت را به تودۀ مردم اعلان کند. در نتیجۀ همۀ این امور، عدۀ نسبتاً زیادی از یهودیان، به پیام رسولان ایمان آوردند. اما آیا این مسیحیان جدید کتاب آسمانی جدیدی هم داشتند؟ پاسخ منفی است. تنها کتاب آسمانی که رسولان به‌کار می‌بردند و به دیگران نیز توصیه می‌کردند بخوانند، همان تورات و نوشته‌های انبیای یهود بود (این مجموعه را مسیحیان «عهد قدیم» می‌نامند، یعنی پیمان کهنی که خدا به‌واسطۀ حضرت موسی با بنی‌اسرائیل منعقد فرمود).س

کتاب آسمانی مسیحیان اولیه
اما چرا؟ یا شاید این سؤال را نیز مطرح کنید که آیا یهودیانی که به عیسای مسیح ایمان می‌آوردند، دین یهود را کنار می‌گذاشتند؟ پاسخ کاملاً منفی است. یهودیان نیازی به تغییر دین نداشتند. ایشان فقط ایمان می‌آوردند که عیسای ناصری، پسر مریم باکره، همان مسیح موعود است، آن مسیح که موسی و انبیای یهود وعده‌اش را داده بودند. طبق پیشگویی‌های کتاب «عهد قدیم»، «مسیح موعود» همانا پادشاهی آسمانی بود که می‌بایست می‌آمد تا قوم یهود (یا بنی‌اسرائیل) را از جور دشمنان و سیطرۀ ایشان بر سرزمین موعودشان رهایی بخشد، و سلطنتی برقرار سازد که تا به ابد ادامه خواهد یافت. برای این نوکیشان یهودی‌تبار، عیسای ناصری همان مسیح موعود بود. در نتیجه، ایشان به کتاب آسمانی جدیدی نیاز نداشتند. اما ایشان در تجمعات مسیحی خود، از رسولان یا سایر پیروان قدیمی عیسی، تعالیم او را می‌شنیدند و می‌آموختند. در مورد سایر نوکیشان مسیحی از اقوام غیریهودی نیز همین امر صدق می‌کرد. برای آنان نیز کتاب آسمانی، همان کتاب «عهد قدیم» بود و در تجمعات مذهبی خود، تعالیم عیسی را بطور شفاهی از بزرگان مسیحی دریافت می‌داشتند.س
این امر ادامه یافت تا اینکه انجیل‌ها در حول و حوش سال ۶۵ میلادی شروع به نوشته‌شدن کردند. اما این انجیل‌ها و سایر نوشته‌های رسولان مسیحی که آنها را «رساله» می‌نامند، بطور پراکنده در نقاط مختلف امپراتوری روم در کلیساها نگه داشته می‌شدند. به بیانی دیگر، تا اواخر قرن اول میلادی، این نوشته‌ها در اختیار همۀ کلیساها در نقاط مختلف جهان قرار نداشتند. فقط از اوائل سدۀ دوم میلادی بود که این «یادگارهای» رسولان مسیح ارزش یافت و کلیساها در شهرهای مختلف، شروع کردند به جمع‌آوری آنها در کنار هم. اما در هر حال، ارگانی که حافظ تعالیم رسولان بود، «کلیسا» بود. یعنی مسیحیت بر پایۀ تعالیم شفاهی رسولان استوار بود، تعالیمی که سینه به سینه به نسل‌های بعدی انتقال می‌یافت. نوشته‌های رسولان (یعنی چهار انجیل و رساله‌های رسولان)، مؤیّد تعالیم کلیسا بودند، نه «شالودۀ» کلیسا. از این جنبه، به‌جرأت می‌توان گفت که مسیحیان بطور دقیق «اهل کتاب» نیستند، بلکه «اهل جماعت»، جماعتی که همان «کلیسا» باشد.س

بهترین شاهد این مدعا
استوارترین شاهد این مدعا، رویدادی است که در حدود سال ۳۹۰ میلادی رخ داد. در طول یکصد سال پیش از این رویداد، گروههایی سر بر آوردند که خود را مسیحی می‌نامیدند، اما مدعی بودند که «تعالیمی سرّی» مستقیماً از رسولان به ایشان رسیده است. فقط کسانی به رستگاری جاودانی می‌رسند که این تعالیم سرّی را از ایشان دریافت کنند، تعالیمی که به ادعای ایشان، جنبۀ «معرفت» داشت، یا همان «گنوسیس» به زبان یونانی، به معنی شناخت و معرفت. طبق ادعای این گروهها، این تعالیم سرّی در کتاب‌هایی ثبت بوده که از رسولان به ایشان رسیده بود. لذا پدران کلیسا ناچار شدند تا گرد هم آیند و یکبار برای همیشه و بطور قطعی و نهایی، تعیین کنند کدام کتاب‌ها کتب رسمی یا «قانونی» مسیحی به شمار می‌آیند. در شورایی که در حدود سال ۳۹۰ با حضور پدران کلیسا از نقاط مختلف جهان برگزار شد، سه ضابطه برای تعیین کتب «قانونی» به‌کار گرفته شد. اول اینکه نگارندگان این کتب می‌بایست یکی از دوازده رسول طراز اول یا شاگردان بلافصل ایشان باشند. دوم، این کتب می‌بایست مورد قبول همۀ کلیسا در طی آن چهار قرن بوده باشند. اما ضابطۀ سوم بسیار گویا و تعیین‌کننده است. طبق این ضابطه، فقط کتاب‌هایی مورد پذیرش هستند که با تعالیم مورد قبول «کلیسا» همسو باشند. به این ترتیب، باز در اینجا، برتری و حاکمیت به «کلیسا» داده شده، و نه به «کتاب آسمانی». این سه ضابطه در همۀ کتاب‌های تاریخ کلیسا ذکر شده و سندی است تاریخی.س

ماهیت کتاب‌های «عهد جدید»س
اما یک واقعیت دیگرنیز هست که مورد قبول دانشمند بی‌طرف پروتستان نیز قرار دارد. و آن اینکه طبق نظر این دانشمندان، کتاب «عهد جدید» (یعنی مجموعۀ انجیل‌ها و رسالات رسولان مسیح) شامل همۀ تعالیم رسولان در قرن اول نیست. به گفتۀ این دانشمندان، نوشته‌های «عهد جدید» حالت اکیجنال[1] دارد، یعنی بنا بر ضرورتی خاص نوشته شده‌اند، و هیچ‌یک به منظور ارائۀ تعالیمی سیستماتیک یا نظام‌مند به رشتۀ تحریر درنیامده‌اند. به بیانی ساده‌تر، در هیچ‌یک گفته نشده که برای مثال، اصل عقیدتی «تثلیث» عبارتست از «یک، فلان چیز، و دو بهمان چیز». در نتیجه، هیچ دانشمند بی‌طرفی نمی‌تواند ادعا کند که «عهد جدید» شامل همۀ تعالیمی است که رسولان، در سدۀ نخست، بطور شفاهی و در طول دهها سال ارائه کرده‌اند. در خودِ رسالات رسولان، به این نکته اشاره شده، به اینکه وقتی ایشان در فلان کلیسا بوده‌اند، توضیحات کافی در خصوص مطلبی معین داده بودند، و این مطلب بطور مبسوط در هیچ‌یک از رسالات تشریح نشده است. اما همان مطلب را در نوشته‌های پدران کلیسا که جانشینان بلافصل رسولان بودند، مشاهده می‌کنیم.س
برای مثال، به یک نکته یا اصل عقیدتی مهم اشاره می‌کنیم، نکته‌ای که امروز در میان پروتستان‌ها تبدیل شده به یک معضل لاینحل و محل مناقشه. این نکته مربوط می‌شود به یک اندیشۀ فلسفی بسیار کهن، یعنی موضوع «جبر و اختیار». این موضوع در مسیحیت نیز مطرح است و به صورت این سؤال متجلی می‌شود که آیا اساساً انسان در امر ایمان‌آوردن اختیار دارد یا تحت جبر است؟ اکثریت پروتستان‌ها به شکلی از جبر اعتقاد دارند، و معتقدند که خدا، طبق اراده و خواست حاکمانۀ خود، پیش از آفرینش جهان، عده‌ای را برای رستگاری مقدر فرمود و عده‌ای دیگر را برای عذاب جاودانی. اقلیت دیگری از پروتستان‌ها به ارادۀ آزاد انسان، یعنی همان اختیار معتقدند. اما جالب اینست که هر دو گروه از پروتستان‌ها، به منظور اثبات اعتقاد خود، به آیاتی از کتاب‌مقدس استناد می‌کنند. بله، درست است، زیرا در کتاب‌مقدس، به این موضوع به شکلی سیستماتیک و صریح و واضح، پاسخ داده نشده است. اما این موضوع در نوشته‌های پدران اولیۀ کلیسا روشن شده، و امروزه نیز کلیساهای کاتولیک و ارتودکس به همان باور دارند، و آن اینکه انسان دارای ارادۀ آزاد است و می‌تواند تصمیم به ایمان‌آوردن بگیرد، یا تصمیم بگیرد طریق الاهی را رد کند. طبق عقیدۀ کلیسا از همان آغاز، هیچ‌گاه اعتقاد به جبر وجود نداشته است. به این ترتیب، برای کلیساهای ارتودکس و کاتولیک، در پیروی از «سنت رسولان و پدران»، این مشکل حل ‌شده است. چرا که در نظر اینان، همانطور که گفته شد، اگر نکته‌ای در کتاب‌مقدس تصریح نشده باشد، باید در «سنت» به جستجوی آن پرداخت.س

اصول اساسی نهضت پروتستان
با همۀ این توضیحات، باز برمی‌گردیم به اعتقاد مارتین لوتر، پیشگام نهضت پروتستان در قرن شانزدهم، درست پانصد سال پیش. او کار خود را با این شعار آغاز کرد: سولا اسکرپتورا[2]، اصطلاحی لاتینی به معنی «فقط کتاب‌مقدس». طبق این شعار، هر اصل اعتقادی و عبادی (آیین‌های عبادتی) که در کتاب‌مقدس یافت نشود، باید کنار گذاشته شود. (لازم به تذکر است که منظور ما از «شعار»، این نیست که این گفته، باطل یا پوچ است، بلکه مقصود ما اشاره به «مانیفست» یا اعتقاد اصلی یک مکتب است، و نمی‌خواهیم بار منفی به آن بدهیم.)
مارتین لوتر شعار دیگری نیز داشت که می‌گوید: «هر کسی می‌تواند کتاب‌مقدس را بخواند و تفسیر کند». این شعار گرچه در آن دوره بسیار مترقی و آوانگارد به نظر می‌رسید، اما متأسفانه سبب شد که «هر کسی» دست به تفسیر کتاب‌مقدس بزند، بطوری که درست در طول حیات مارتین لوتر در اوائل قرن شانزدهم، تعداد زیادی از یاران خودِ او، تفسیرهای متفاوتی به دست دادند. چیزی نگذشت که تعداد کلیساهایی که خود را «پروتستان» می‌نامیدند، افزایش یافت. گفته می‌شود که امروزه، در ایالات متحده، تعداد کلیساهایی که خود را وابسته و پیروِ مذهب پروتستان می‌دانند، به حدود سی هزار کلیسا می‌رسد.س
در اینجا باید نکتۀ مهمی را در مورد اصول اساسی مذهب پروتستان خاطرنشان سازیم. این اصول عبارتند از اول، رستگاری ابدی تنها به‌واسطۀ ایمان به عیسای مسیح و قربانی کفاره‌کنندۀ او حاصل می‌شود و نه از طریق انجام کارهای نیک یا اجرای مناسک کلیسایی؛ و دوم همان شعار «فقط کتاب‌مقدس» است. هر گروهی از مسیحیان که به این دو اصل ملتزم باشند، پروتستان به شمار می‌آیند، گرچه در خصوص جزئیات سایر اعتقادات، می‌توانند «تفسیرهای» خاص خود را داشته باشند، آن‌هم بر اساس این شعار که «هر کسی می‌تواند کتاب‌مقدس را بخواند و تفسیر کند».س

کدامیک بهتر است؟س
نکاتی که مورد اشاره قرار گرفت، صرفاً جنبۀ تاریخی دارند، نکاتی که هیچ‌ پژوهشگر بی‌طرفی نمی‌تواند رد کند. اما قضاوت در مورد اینکه کدامیک از اینها بهتر هستند، بر عهدۀ خوانندگان قرار دارد. هر فرد آزاد است که بر پایۀ تجربیات و روحیات خود، دست به انتخاب بزند. چنانچه خوانندگان این مقاله نظر یا سؤال یا انتقادی از آن دارند، مسؤولان این نشریه با روی باز آنها را منعکس خواهند ساخت.س

مقاله ای ارسالی از آقای آرمان رشدی
متفکر، محقق و پژوهشگر مسیحیت

لغات متن: س
Occasional[1]
Sola Scriptura[2]




منبع: س
کتاب مقدس

..................مقاله های پر خواننده.......................
حجاب اجباری، یک مورد فقهی یا قرآنی؟

پیرامون مسئله حجاب اسلامی، حدود آن و اجباری و یا آزاد بودن انتخاب آن، بحثهای زیادی در حداقل چهار دهه پیش در جریان بوده است. عده ای این مطلب را تنها مخصوص زنان پیامبر و متعلق به صدر اسلام می دانند و عده ای آن را برای زنان مسلمان یک دستور الهی تلقی می کنند که خروج از آن ممکن نیست.س 
در گشت و گذاری در قرآن برای یافتن ریشه و اساس امر حجاب که به نوعی جزو ارکان اصلی اسلام تلقی می شود، به دو آیه از دو سوره مختلف برمی خوریم. در این ارتباط در آیه ۵۹ از سوره احزاب چنین آمده است:س

یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لازْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً؛[احزاب/۵۹]س
در مورد آیه فوق ، ترجمه ای که در اکثر پایگاه های اطلاعاتی قرآنی آمده کمابیش چنین است:س
س"اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها خود را بر خویش فروافكنند، این كار براى اینكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است."  س

روح، علم یا خرافه؟ 


آزمایش توکیو
در نیمه سال ۲۰۱۰ میلادی محققین ژاپنی دست به آزمایشی زدند که نتایج جالب توجه و حیرت انگیزی در پی داشت. این افراد نقشه ایستگاه های قطار شهری توکیو و حومه را تهیه نموده و بر روی هر ایستگاه بر روی کاغذ، یک قطعه کورن فلکس قرار دادند. در ادامه کار این افراد فقط قطعه کورن فلکسی که بر روی نام شهر توکیو قرار گرفته بود را با قارچ و یا کپک مخاطی آغشته نمودند. این صفحه کاغذی که نقشه ایستگاه های ترن و بر روی آنها قطعات کورن فلکس قرار داشت بوسیله دوربینهای فیلمبرداری قوی تحت نظر قرار گرفته شد و همه آنچه رخ داد فیلمبرداری شد. در انتها، نتیجه کار حیرت آور بود زیرا قارچ مخاطی، بدنبال یافتن غدا، خود را بر روی صفحه کاغذ، درست در جهت و بسوی قطعات کورن فلکس گسترش داده بود و با کمی پیشرفت به سوی جهاتی دیگر که به کورن فلکس ختم نمی شد، بزودی مسیر را اصلاح کرده به طرف اصلی یعنی جاییکه غذا قرار داشت تغییر جهت داده بود. س

  س
شخصیتهای تاثیرگذار
1974- 1895 استاد نورعلی الهی 
قسمت دوم

بخشی از دستاوردهای استاد الهی
حداقل در این تمدن حاضر، آنچه تاکنون در باره جهان هستی و انسان و هدف از آفرینش ارائه شده است در بهترین حالت به پازلی شبیه است که قطعات زیادی از آن مفقود شده است و این امر طرح اصلی را چنان مخدوش کرده است که تشخص آن برای جویندگان حقیقت غیر ممکن است. در این راستا، استاد الهی این قطعات گمشده را یافت و برجای اصلی خود نشاند، طرح را بازبینی نمود، خرافات را از حقایق جدا کرد و طرح اصلی و بی پیرایه و عاری از خرافه را ارائه داد. س
باید در نظر داشت این مهم، امریست که در گرو چند عامل تعیین کننده می باشد. س
-اول آنکه شخصی که قادر به ایجاد چنین تغییراتی باشد، باید از تقرب چشمگیری به مبدا خلقت برخوردار باشد.س-
-دوم آنکه قادر و مجاز باشد در بعد معنوی به تحقیقات بپردازد، مشاهدات خود را درک کند و بتواند آنها را در قالبی قابل فهم برای انسان، ارائه دهد.س-
  
س
شخصیتهای تاثیرگذار
1974- 1895 استاد نورعلی الهی  
قسمت اول

استاد نورعلی الهی در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۲۷۴ شمسی، مطابق با ۱۱ سپتامبر ۱۸۹۵ میلادی در یک خانواده باستانی معنوی شناخته شده، در قریه کوچکی به نام جیحون آباد در بخش دینور شهرستان صحنه واقع در استان کرمانشاه دنیا آمد. پدر استاد الهی، از بزرگان و از اقطاب و ملاکین گروه عرفانی اهل حق بود. در چنین فضایی استاد در خردسالی با مبانی معنویت و مخصوصن موسیقی عرفانی آشنا شد و در همان اوان کودکی به یکی از چیره دست ترین تنبورنوازان مبدل گشت. در همان سالها و دوران بعد، وی به یادگیری و نواختن سازهای دیگر ، از جمله تار ، سه تار ، ویلون ، دف و نی نیز مبادرت ورزید. س
استاد در دستگاه قضایی ایران به شغل قضاوت در دادگستری اشتغال داشت. وی در تمام عمر خود، از جمله به مطالعه در امور ادیان و مذاهب و عرفان برخاسته از این ادیان مشغول بود. این امر همراه با کشفیات معنوی وی در اثر ریاضات ممتد که بخشی از آن زیر نظر استاد و پدرش به انجام رسیده بود، مایه کار بزرگی شد که او در زمانهای بعد آن را جوهرکشی ادیان نامید. س
..................و همچنین.......................
Share by: